همسر و فرزندان کوروش بزرگ

نام همسر کوروش، کاساندانه (از تبار هخامنشيان) بود. وي 9 سال پيش از کوروش (پس از فتح بابل)  

درگذشت. مرگ او، کوروش را بسيار اندوهگين ساخت، به‌گونه‌اي که 7 روز عزاي عمومي اعلام شد. آنان داراي پنج فرزند (دو پسر و سه دختر) بودند.  

نام پسرها کمبوجيه (به يوناني کامبوزيا و يا کامبيز) و برديا (به يوناني سِمردِس يا تنيوکسارِکس) بود. 

 

کمبوجيه پس از پدرش کوروش به مدت 7 سال در ايران پادشاهي کرد.  

برديا که از سوي پدر فرمانرواي شرق ايران شده بود، در يک توطئه‌ي مشکوک کشته شد. البته اين ماجرا ادامه يافت و در جريان به پادشاهي رسيدن داريوش بزرگ نقش عمدهاي را ايفا کرد که در کتابهاي تاريخي از آن به عنوان «شورش بردياي دروغين» ياد مي‌شود. 

  برديا دو دختر به نامهاي پارميس و پارميدا داشت.  

 

نام دختران کوروش، آتوسا (هئوتسه يا هوتس) رکسانه يا رکسانا (رئوخشنه به معني روشنايي) و آرتيستونه بوده‌است.   

هريک از 4 فرزند شناخته شده‌ي کوروش، به نحوي درتاريخ ايران داراي نقش تعيين‌کنندهاي بوده و از  

نشانه‌ها چنين برمي‌آيدکه آنها از تربيت ويژه‌اي برخوردار بوده‌اند.

 

آتوسا به‌معني خوش‌اندام، يکي از برجسته‌ترين و قدرتمندترين زنان ايران باستان است. او دختر شاه  

(کوروش)، خواهرشاه (کمبوجيه)، همسر شاه (داريوش) و مادر شاه (خشارياشا) بود و نقشي اساسي در آغاز جنگ ايران و يونان برعهده داشت. در کتاب «ايرانيان» نوشته‌ي آشيل نمايشنامه‌نويس

بزرگ يوناني از وي به‌عنوان زني ميهن‌دوست، مسئوليت‌پذير، مدبر، هوشيار و همچنين مادري دلسوز، مهربان و زني نمونه و قهرمان ياد شده است. بناي کعبه زردشت در نقش رستم به دستور آتوسا ساخته شده است و آرامگاه اين بانوي آريايي در کنار همسرش «داريوش بزرگ» در نقش رستم قرار دارد.  

 

آرتيستونا (به‌معني ستون فضيلت) نيز به همسري داريوش اول درآمد. او داراي دو فرزند به نام‌هاي آرشام و گئوبَرَوه بود که اين دو شاهزاده و سردار ايراني، فرمانده‌ي نيروهاي عرب و آفريقايي ايران را در جنگ با يونان برعهده داشتند.  

داريوش به دليل علاقه‌ي فراوان خود به همسرش آرتيسوتا دستورداده بود تنديسي زرين (طلايي) از چهره‌ي او بسازند. با توجه به خشت‌نوشته‌هاي به دست‌آمده از تخت‌جمشيد، وي سفرهاي زيادي داشته، داراي درآمد بسيار بوده و به دليل خصلت بخشندگي خود، مهماني‌هاي زيادي ترتيب مي‌داده است. پس از مرگش تابوت وي در کنار خواهر و همسرش قرارداده مي‌شود.

 

پايه نگارش: رجبي،پرويز(1387) هزارههاي گمشده (جلددوم)، تهران، انتشارات توس، صص 137 و 138

سیمرغ نماد پزشکی ایران

نماد کنونی پزشکی یعنی ماری که به دور عصایی چنبره زده و از جامی می‌نوشد، یک نشان کاملا بیگانه و یونانی می‌باشد. گرچه این نماد بعنوان یک نشان جهانی شناخته شده است؛ ولی ما ایرانیان میتوانیم نماد خود را به جهان عرضه نماییم و حتی آن را بین المللی کنیم. همانگونه که نماد صلیب سرخ برای کشورهای مسلمان هلال احمر است و یا در گذشته ای نه چندان دور شیر و خورشید سرخ نمادی ایرانی به جای صلیب سرخ بود.

نماد ایرانی پزشکی "سیمرغ" است.


سیمرغ simorgh


سیمرغ از باستانی‌ترین و پیچیده‌ترین نهادهای افسانه‌ای و اسطوره‌های ایرانی است که در شاهنامه فردوسی، منطق‌الطیر عطار و عقل سرخ سهروردی بازتاب یافته است.

 

اگر بخواهیم نمادی را برگزینیم که هنر ایرانی را  برجسته‌تر از  هر نهاد دیگری آشکار کند می‌توان بر سیمرغ انگشت نهاد.

 

زیرا این نهاد دارای چهره‌‌های گوناگون است: هم فرزانه است، هم پزشک است؛ هم نماد عرفان است، هم نماد حماسه است؛ هم با خورشید و هم با آیین مهر در پیوند می‌باشد.


سر درد (3) Headache

در نوشتارهای پیش چند نوع آن را مانند: میگرن، سردرد خوشه‌ای، سینوزیت، ساییدگی گردن، گرفتاری‌های چشمی و سردرد تنشی را بررسی کردیم. در این واپسین نوشتار، دیگر گونه‌های سردرد، علل و درمان آنها را پیگیری می کنیم.

 

سردرد برآمده از فشار خون

هنگامی که سردرد با تپش، عرق ریزش، دل‌شوره و اضطراب فراوان همراه است، امکان دارد از فشار خون بالا سرچشمه گرفته باشد. در مواردی که فشار خون بالا بوده، یا به صورت درست کنترل و درمان نشده باشد، سردردی پیدا می‌شود که در ناحیۀ پشت سر شدت بیشتری دارد. این سردرد هنگام بامداد رخ داده و با درمان فشارخون در بسیاری از موارد، سردرد نیز از میان می‌رود. بنابراین در موارد مشکوک به افزایش فشارخون باید بی‌درنگ نزد پزشک رفت تا وی فشارخون را در کوتاه‌ترین زمان کاهش دهد و از پیامدهای ناگواری که ممکن است در اثر فشار خون بالا پدید آید (مانند سکتۀ مغزی یا قلبی) جلوگیری کند.

 

پی‌درد  Neuralgia

درد عصب صورتی (نورالژی ) که بیماری عصب سه‌شاخه (Trigeminal) هم خوانده می‌شود، عصب سه شاخۀ چهره را گرفتار می‌کند که با دردی بسیار شدید همراه است. این درد به صورت یک‌سری تکان‌هایی آشکار می‌شود که در یک طرف چهره و در امتداد گونه‌ها دیده می‌شود. این درد می‌تواند به هنگام جویدن، برخورد با آب سرد یا جریان هوا پدید آید. گاهی سخن گفتن نیز ممکن است این احساس بسیار دردناک را در پی داشته باشد.

درمان:

در درمان دارویی، داروهایی مانند کاربازپین یا بکلوفن به‌کار می‌رود. در روش جراحی، رشته‌های عصبی که درد چهره را منتقل می‌کنند با کمک روش‌هایی مانند لیزر می‌سوزانند.

 

سردرد برآمده از توده‌های مغزی

توده‌های فضاگیر درون جمجمه‌ای مان غده‌های سرطانی یا آبسه‌های مغزی با فشار بر روی مراکز عصبی ایجاد سردرد می‌کند.

درد در اوایل بامداد شدت بیشتری داشته، با کارهایی مانند سرفه و تکان دان سر بدتر می شود. این گونه سردرد معمولا با دیگر نشانه های مغزی- عصبی مانند اختلا های بینایی یا شنوایی، فلج صورت یا اندام‌ها، بی‌حسی و گزگز اندام‌ها، سرگیجه و... است.

درمان:

درمان اختصاصی به‌دست جراح مغز و اعصاب انجام می‌پذیرد.

 

سردرد ناشی از یبوست

یبوست در بسیاری از افراد موجب سردرد می‌شود. این سردرد به دنبال جذب فرآورده‌های زهرآگین موادی است که یش از اندازه در روده بزرگ مانده‌اند. کاهش جریان خون مغز ناشی از دگرگونی‌های دستگاه گردش خون در هنگام یبوست است.

در اینجا شایسته است یادآوری شود که در نوع ویژه‌ای از سردرد میگرنی، یک‌سری نارسایی‌های گوارشی ماند تهوع، استفراغ، سوزش سردل، دل درد، اسهال یا یبوست هم ممکن است دیده شود.

درمان:

با مصرف فراوان سبزی و میوه (و در صورت لزوم داروهای ملین) یبوست و سردرد ناشی از آن بهبود می یاید.

 

انواع دیگر سردرد

1- در صورتی که آرواره‌های بالایی و پایینی (فک) به خوبی روی هم قرار نگیرند، پس از خوردن غذا یا سخن گویی طولانی، فرد دچار دردی می‌شود که بین گونه‌ها و گوش احساس می‌شود. همچنین پوسیدگی دندانها نیز باعث درد چهره و سر می‌شود. در اینگونه موارد باید به دندان پزشک مراجعه کرد.

2- گاهی برخی هنگام خوردن بستنی یا دیگر خوراکی‌های بسیار سرد و یخ، دچار سردرد در ناحیه پیشانی و ابروها می‌شوند که اندک زمانی پس از فرو دادن بستنی کاهش می‌یابد. پس از گذاشتن بستنی در دهان، یکباره دمای دهان کاهش می‌یابد  و رگ‌های خونی تنگ می‌شوند. همزمان با این گرفتگی رگ‌ها، فشار خون افزایش یافته، سبب گشادی رگها می‌شود. این جریان ها عصب سه شاخۀ صورت را تحریک کرده، سردردی بین 25 تا 60 ثانیه ایجاد می‌کند.

3- چرک و عفونت‌ می‌تواند باعث سردرد بشود. این عفونت‌ها می‌توانند ساده بوده (مانند سرماخوردگی یا گلو درد چرکی) یا اینکه بسیار شدید و مرگ‌بار (مانند مننژیت) باشند.

4- از دیگر علل سردرد می‌توان به ضربۀ مغزی، گرمازدگی، عصب درد"آرنولد" و حساسیت به داروها اشاره کرد . البته بیماران ضربۀ مغزی دارای نشانه های واضحی مانند کاهش هشیاری، سرگیجه، استفراغ، تهوع و عدم تعادل هستند که در اینگونه موارد بیمار باید حتماً در بخش اورژانس، زیر نظر پزشک باشد. 

 

سردرد (2) Headache

در شماره قبل مطالبی در مورد سر درد و شناسایی آن نوشتیم. در این شماره نگاهی به سه گونه دیگر سردرد داریم.

سر درد برآمده از سینوس‌ها و بینی

سینوس‌ها حفره‌های استخوانی در پیرامون بینی و ناحیۀ پیشانی هستند که درونشان آکنده از هوا است. کار سینوس‌ها گرم و نم‌دار نگه داشتن هوای تنفسی است. پوشش درونی بینی و سینوس‌ها نسبت به درد حساس هستند. عفونت، التهاب و دیگر روندهای تحریکی که منجر به پیدایش بیماری سینوزیت Sinusitis می‌شوند، موجب رویداد سردردی می شوند که خود را در ناحیه پیشانی، گونه‌ها و کمان ابرو آشکار خواهد کرد. گرچه بسیاری از مردم، سردردهای خود را ناشی از سینوزیت می دانند که در حقیقت این‌گونه نیست و برای تشخیص درست و درمان سردرد باید نزد پزشک رفت.

درمان:

بهره جستن از داروهای آنتی بیوتیکی (پادزی)، ضد دردها، داروهای ضد احتقانی  (دکونژستانت)، بخور دادن گرم مانند اوکالیپتوس، و گاهی هم داروهای ضد هیستامینی (آنتی هیستامین).

 

سردرد ناشی از ستون مهره‌های گردنی

آرتروز بندها و ساییدگی (DJD) مفصل مهره‌های گردنی پس از 50 سالگی پدیده نسبتاً فراوانی است . درد این بیماران در ناحیۀ پشت سر و بالای گردن احساس می‌شود. درد با کار بیشتر شده و با استراحت کاهش می‌یابد. البته ضربه به مهره‌ها و جابجایی آنها نیز سبب سردردهای شدیدی می‌شود.

درمان:

فیزیوتراپی گردن، به‌کار بردن حولۀ گرم بر روی گردن ، کاربرد داروهای ضد التهابی (استروییدی و ساده) و مسکن ها به صورت خوراکی ، تزریقی و مالشی.

 

سردرد برآمده از چشم

هنگامی که دید کسی، دچار اختلال باشد و به‌دست چشم پزشک یا بینایی سنج اصلاح نشود، وی گرفتار سردرد شدیدی خواهد شد. در کودکان عیب‌های انکساری چشم Miopia, Hypermetrop, Astigmatism (نزدیک بینی، دوربینی، آستگماتیسم) سبب پیدایش سردرد در ناحیۀ پیشانی (و گاهی پشت سر) به‌ویژه هنگام خواندن یا دیدن تلوزیون  می‌شود. هنگامی‌که نوری شدید بر چشم شخص بتابد (نور خورشید، تلوزیون یا کامپیوتر) درد از ناحیۀ چشمان و پیشانی آغاز شده، سپس به پشت سر جابجا می‌شود. آب سیاه (گلوکوم) نیز از دیگر بیماری‌هایی است که سبب درد شدید در ناحیۀ چشم و پیشانی می شود. در نوع حاد آن ممکن است تهوع و استفراغ هم دیده شود. علت آن بالا رفتن فشار کرۀ چشم است.

 درمان:

هرگونه عیب چشمی باید به‌دست چشم پزشک تشخیص داده شده، درمان مناسب آن انجام پذیرد.

 

سردرد (1) Headache

سردرد  Headache

 

 

 

 

 در این بخش به بررسی دو نوع سردرد (تنشی و خوشه‌ای) می‌پردازیم، اما نخست بهتر است تعریفی از سردرد داشته باشیم. هرگونه درد درون جمجمه‌ای را (خواه تمام سر را در بر بگیرد یا اینکه موضعی باشد) سردرد می‌نامند. البته بافت مغز نسبت به درد حساس نبوده و گیرنده درد ندارد، اما رگهای درون جمجمه و پوشش مغز (مننژ) می‌تواند با تحریک اعصاب  جمجمه‌ای ایجاد درد کند. تحریک پوست سر و صورت و گردن، رگهای برون جمجمه ای و پوشش سینوس‌ها (سینوزیت) هم از علل پیدایش سردرد هستند.

 

 

 

 سردرد تنشی Tension Headache

این گونه سردرد بیش‌ترین گونۀ سردردها را در بر می‌گیرد. این سردرد را به نام سردرد کششی (کشش ماهیچه‌های سر) یا سردرد مزمن روزانه (سردرد عصبی) هم می‌نامند. علت پیدایش سردرد، گرفتگی ماهیچه‌های سر، صورت،گردن و شانه می‌باشد.  از علت‌های که باعث گرفتگی ماهیچه می‌شود، می‌توان به فشارهای روانی (استرس) مانند هیجان، اضطراب، افسردگی و خستگی ناشی از کارهای روزانه اشاره کرد.

در این گونه سردرد نشانه‌های چشمی وجود ندارد، اما حالت تهوع بدون استفراغ وجود دارد. درد آرام‌تر از میگرن بوده، وارون (برخلاف) آن معمولاً همۀ سر را در برمی‌گیرد. سردرد به طور معمولی از ناحیۀ پیشانی، شانه یا گردن شروع شده، کم‌کم همه جای سر را فرا می‌گیرد. در این هنگام فرد احساس فشار و سنگینی در سر می‌کند . سردرد ممکن است چندین روز به درازا بکشد. جالب است بدانید، این نوع سردرد در روزهای تعطیل آخر هفته بهبود می‌یابد که نشانۀ تنش ناشی از کارهای روزمره است.

درمان

در نخستین گام باید به بیمار آرامش خاطر داد که هیچگونه گرفتاری مغزی ندارد. بهترین درمان پرهیز از فشارهای روانی و عامل تنش‌زا (استرس) است . در صورت لزوم می‌توان از داروهای آرامبخش و یا انواع مسکن استفاده کرد.

 

سردردهای خوشه‌ای Cluster Headache  

این سر درد را "هیستامینی"، "کلاستر" یا (نشانگان هورتون) Horton Syndrom هم نامیده‌اند. این نمونه بیشتر در مردان پدیدار  می‌شود. از ویژگی های سردرد خوشه‌ای این است که بیمار ممکن است فقط یک یا دو ماه دچار این سر درد بوده، بقیه سال یا حتی برای چندین سال هم هیچ‌گونه گرفتاری نداشته باشد. در طول مدتی که بیمار دچار این سردرد مزاحم است، چندین حملۀ پی‌درپی در درازای هفته رخ می‌دهد. این سردرد بیشتر شب هنگام آشکار شده، بیمار را خواب زده می‌کند، دورۀ آن کوتاه بوده و پس از 30 تا 90 دقیقه بهبودی می‌یابد. سردرد همیشه یکطرفه بوده، پشت کاسۀ چشم، ناحیۀ پیشانی و گیجگاهی را فرا می‌گیرد. درد با پرخونی چشم، اشک‌ریزش و آبریزش بینی همراه است. به هنگام درد ماده‌ای به نام "هیستامین" در خون زیاد می شود. این بیماری بیشتر در کسانی‌که آشامیدنی‌های الکلی می‌نوشند، دیده می‌شود.

درمان

همراه با ننوشیدن الکل از داروهای آنتی (ضد) ‌هیستامینی، کورتون، ضددرد و مسکن نیز کمک گرفته می‌شود.

 

برخورد با بیماران دچار صرع Epilepsy

 صرع (تشنج) Convalsion, Sizure از بیماری‌های مغز و اعصاب می باشد که معمولاً به صورت تشنج (صرع بزرگ Grand mal ) و یا حواس‌پرتی ( صرع کوچک Petit mal ) است که در مدت زمان کوتاه اتفاق می‌افتد. به صورت ناگهانی و تقریباً بدون هیچ نشانه آگاهی‌دهنده آغاز و چند دقیقه به درازا می‌انجامد و بیمار پس از آن، از حوادث روی داده چیزی به یاد نمی‌آورد. صرع یک گونه ناهماهنگی (دیس ریتمی) در جریان الکتریکی مغز  است؛ که برخی از این کسان در نوار مغز خود (EEG) آن را نشان می دهند.

 این بیماری از دوران ایران باستان (به هنگام ورود کورش کبیر به بابل) شناخته شده بوده، و در کتابهای پزشکان ایرانی (مانند ابن سینا، زکریای رازی و اسماعیل جرجانی) به آن اشاره شده است.

مراحل حمله صرع:

مرحله نخست: همه ماهیچه‌های فرد منقبض شده، مانند چوب خشک شده و در پی آن به زمین می‌خورد.

مرحله دوم: چند ثانیه پس از مرحله نخست دچار تشنج‌ها و تکان‌های پی‌درپی در همه بدن می‌شود. در این مرحله کف از دهان بیمار بیرون آمده و ممکن است وی دچار بی‌اختیاری ادرار و مدفوع گردد.

مرحله سوم: پس از حدود یک دقیقه به حالت اغماء می‌رود.

در پایان فرد به هوش آمده و ممکن است به خواب طبیعی برود.

 

کمک‌های نخستین:

1) به هنگام حمله بیمار را از نقاط خطرناک دور کنید و به آرامی شانه‌ها و دست‌های او را بگیرید تا دامنه حرکت وی کم شود.

2) در اثر تکان‌های شدید ممکن است بیمار دچار ضربه مغزی شود؛ بهتر است زیر سر وی جسم نرمی مانند بالش و غیره بگذارید.

3) سر بیمار را به یک سو خم کنید.

4) اگر دهان بیمار بسته بود، تلاشی در باز کردن آن نکنید؛ ولی اگر دهان بیمار باز بود جسم نرمی مانند لاستیک یا دستمال را بین دندان‌های بیمار قرار دهید تا از گاز گرفتن احتمالی زبانش جلوگیری شود. به هنگام این کار باید توجه داشته باشید که زبان بیمار به عقب نیفتاده و راه‌های هوایی را نبندد.

5) به دلیل اختلال نداشتن در تنفس، نیازی به تنفس مصنوعی نمی‌باشد.

6) پس از حمله به بیمار استراحت داده و همچنین آشامیدنی‌های شیرین به او بخورانید.

 

غش Faint

هنگامی‌که جریان خون مغز کم شود، به‌دلیل اینکه مغز کنترل خود را روی اندام بدن از دست می‌دهد، فرد توانایی و هوشیاری خود را از دست داده و سقوط می‌کند. به این حالت غش Faint می‌گویند. غش چند ثانیه تا چنددقیقه طول می‌کشد.

 

نشانه‌ها:

1-  رنگ پریدگی

2-  سرگیجه

3-  گز گز دست و پاها

4-  اختلال بینایی

5- تغییرات علائم حیاتی (نشانه‌های زندگی) به صورت کاهش درجه دمای بدن و فشار خون و تعداد تنفس و نبض. (البته نخست تعداد کاهش یافته و پس از مدتی کوتاه افزایش می‌یابد.)

6-  سردی پوست

7-  عرق زیاد

8-  سقوط

9-  عدم هوشیاری

 

کمک‌های نخستین:

1) بیشتر هنگامی‌که فرد می‌افتد یا شما او را درازکش می‌کنید حالش بهبود می یابد و کار دیگری لازم نیست. اگر بیمار به حالت نشسته باشد بهتر است سر او را خم کرده و وسط دو زانویش بگذارید. ولی در مجموع وضعیت درازکش بهتر از نشسته است.

2) سر فرد را به پشت خم کنید تا زبان از مسیر راه های هوایی بیرون شود؛ همچنین سر را به یک سو خم کنید تا مواد استفراغی آسپیره نشوند (درون شش‌ها نرود).

3)رخت و لباس‌های آسیب‌دیده راشل کنید.

4) تا وقتی بیمار به هوش نیامده، چیزی به او نخورانید.

5) روی سر و صورت مصدوم آب سرد بپاشید یا نیشگون بردارید.

6) اگر بدن غش‌کرده سرد است او را در پتو بپیچید.

توجه: با وجود اینکه مسئله غش مسئله‌ای ساده است، ولی می‌تواند نشانه بیماری مهم قلبی و یا غیره باشد. بنابراین سفارش می‌شود که بیمار دچار غش به پزشک مراجعه نماید.

شوک Shock

شناسایی:

ناتوانی دستگاه گردش خون در رساندن خون کافی به همه اندام‌های تن را شوک (تکانه) Shock می‌گویند. در این حالت چون خون کافی به اندام بدن نمی‌رسد، تن شروع به پیکار با وضع موجود (کاهش خون رسانی) می‌کند. دفاع بدن دراین حالت به صورتی است که باید بیشترین خون به اندام‌های حیاتی مانند مغز و قلب رسیده و در برابر به اندام‌های کم اهمیت‌تر مانند پوست، روده و ماهیچه‌ها خون کمتری برسد، زیرا که تندرستی قلب و مغز ضروری‌تر است. در حقیقت «شوک» دفاع بدن در برابر کاهش خون رسانی است.

 شوک به سه دلیل می‌تواند آشکار شود و یا پیشرفت کند:

1) کاهش توانایی قلب      2)گشاد شدن رگ‌ها     3)کاهش حجم خون

 

انواع شوک:

انواع شوک را بر اساس علت آن تقسیم‌بندی می‌کنند که عبارتند از:

1- شوک قلبی مانند سکته قلبی

2- شوک ناشی از کاهش حجم خون مانند خونریزی شدید یا سوختگی شدید.

3- شوک عصبی مانند قطع نخاع

4- شوک روانی مانند شنیدن خبر بد

5- شوک حساسیتی مانند تزریق داروئی مثل پنی‌سیلین که فرد به آن حساسیت دارد.

5- شوک عفونی و غیرهشوک (تکانه) Shock

 

نشانه‌ها:

شوک و علائم آن کم‌کم پیشرفت می‌کنند. نشانه‌های آن را به سه مرحله تقسیم می‌کنیم که عبارتند از:

مرحله نخست: افزایش تعداد ضربان قلب و تنفس؛ اضطراب و ترس

مرحله دوم: رنگ پریدگی، نبض تند و ضعیف، تنفس مشکل، ضعف، تشنگی و گاهی تهوع.

مرحله سوم: کاهش سطح هوشیاری، کاهش فشار خون و نبض، تنفس ضعیف.

بیشتر آسیبب دیدگان توانایی سرپا ایستادن را نداشته و روی زمین می‌افتند. مردمک‌هایشان گشاد شده و چشم‌ها حالت خماری دارد.

 

کمک‌های نخستین:

 بهترین درمان شوک پیشگیری از آن است. بنابراین اگر برای کسی حادثه‌ای رخ افتاده (مثلاً تصادف کرده) که احتمال می‌دهید دچار شوک شود، ولی هنوز نشانه‌های شوک را نشان نمی‌دهد، با این حال اقدامات درمانی شوک را در باره وی بکار برید تا دچار شوک نشود.

 

درمان اولیه:

1- وارسی راه های هوایی مصدوم.

2- جلوگیری از آسپیره کردن مواد استفراغی (برگشت مواد به درون راه‌های هوایی).

3- دادن اکسیژن

4- کنترل خون‌ریزی

5- آتل‌بندی جای  شکستگی

6- آسیب دیده را به پشت دراز کرده و پاهایش را حدود 30-20 سانتی متر بلند کنید. هشدار: اگر با این کار تنفس مصدوم مشکل شد فوراً پاها را پائین بیاورید و یا اگر احتمال شکستگی پا یا ستون مهره‌ها می‌رود پاها را بلند نکنید.

7- جلوگیری از دفع دمای بدن بیمار بوسیله پیچیدن وی درون پتو یا لحاف یا هر چیز مانند آن، توجه داشته باشید که با گرمای بیرونی (بخاری) مصدوم را گرم نکنید.

8- درصورتی‌که آسیب دیده بیهوش نبوده یا استفراغ ندارد به او آشامیدنی بدهید.

9- بررسی علائم حیاتی (نشانه‌های زندگی: درجه هوشیاری، نبض، تنفس، ضربان قلب، دمای بدن، فشارخون، رنگ پوست، مردمک چشم) را هر 5 دقیقه یکبار بعمل آورید.

 

وضعیت بهبودی:

مصدومی که زخم‌های گسترده در پائین صورت یا آرواره (فک) دارد، یا آنها که بیهوش هستند، را به پهلو خوابانیده و سر وی را به پائین خم کنید تا مایعات استفراغ شده و یا خونی که از رگ‌هایش بیرون می‌آید باعث بستن راه‌های تنفس و خفگی نشوند. در این گونه مصدومین باید توجه بیشتری نسبت به راه های تنفس به عمل آورد. این وضعیت را وضعیت اغما (کما) نیز می‌گویند.وضعیت اغما (کما) بهبودی

سرمازدگی   Cold Stroke, Frostebite

هنگامی‌که کسی در برابر سرما قرار می‌گیرد، تن وی با کاهش تعداد تنفس و میزان تعریق؛ و کاهش اندازه خونی که به پوست می‌فرستد، تلاش می‌کند با از دست رفتن گرمای بدن برخورد کرده و گرما را در بدن ذخیره کند.

 آسیب‌های برآمده از سرما دو گونه‌اند:

 1- سرمازدگی موضعی که در آن بخشی از بدن در برابر سرما قرار می‌گیرد، مانند پای کسی در آب یخ فرو رود.

2- سرمازدگی عمومی که در آن تمام بدن در برابر سرما قرار می‌گیرد، مانند افتادن روی برفها، راه رفتن طولانی زیر بارش برف و...

 

 سرمازدگی موضعیسرمازدگی   Cold Stroke, Frostebite

سرمازدگی موضعی بر حسب شدت آسیب خود به سه گونه تقسیم می شود:

الف- سرمازدگی موضعی خفیف     

ب- سرمازدگی موضعی شدید         

پ- یخ زدگی.

نوع تخفیف بیشتر نوک بینی و گوش و گونه را درگیر می‌کند. پوست ناحیه سفید و در لمس حالت خمیری دارد. ناحیه سرمازده نخست دردناک است، ولی پس از مدتی این درد از بین می‌رود.

در نوع شدید، شدت آسیب بیشتر بوده و پوست ناحیه سفید و سخت می‌شود.

در حالت یخ‌زدگی، سرمازدگی بسیار شدیدتر بوده و حتی تا ماهیچه‌ها نیز نفوذ می‌کند. ناحیه سرمازده سفید یا کبود شده، حس آن از میان رفته و کرخت می‌شود.

کمک‌های نخستین:

1) اندام سرمازده را گرم کنید. از هر روش و وسیله‌ای می‌توانید کمک بگیرید، مانند سشوار (موارد خفیف) و یا بهره بردن از لگن آب گرم( در موارد شدید و یخ زدگی) که در آن دمای آب 44-40 درجه سانتی گراد شده است. آب داغ زیان‌آور است.

2) لباسهای مرطوب آسیب دیده را در آورده و وی را در پتو بپیچید.

3) اگر تصمیم دارید اندام را درون آب گرم بگذارید النگو، انگشتر و یا هرچیز دیگری که به عضو فشار می‌آورد را درآورید؛ پس از گرم شدن اندام و بیرون آوردن آن، اندام را با گاز استریل خشک کنید. اگر پاها را گرم کرده‌اید میان انگشتان گاز بگذارید تا در برخورد با هم نباشند.

هشدار: عضو را پانسمان نکنید.

4) اگر مصدوم هشیار بوده و استفراغ نمی‌کند، به او آشامیدنی‌های گرم مانند چای بنوشانید.

 

سرمازدگی عمومی بدن

نشانه‌های آن در مجموع به صورت لرز، احساس کرختی، سرگیجه و بی‌حالی همراه با کاهش  تنفس، افت هشیاری، نبض آهسته، اختلال دید و در موارد شدیدتر به صورت بیهوشی و یخ زدن می باشد.

از دید شدت دو گونه خفیف و شدید دارد.

درنوع خفیف نشانه‌ها چندان آشکار نبوده ولی در موارد سرمازدگی شدید بدن، بسیار خطرناک بوده و هر لحظه امکان مرگ مصدوم وجود دارد.

کمک‌های اولیه:

شایسته است گام‌های درمانی زیر در نوع خفیف برداشته‌ شود:

1) لباس های مرطوب آسیب دیده را در آورده، او را خشک کرده و سپس در پتوی خشک بپیچید.

2) مصدوم را به هر روش ممکن گرم کنید. در اینجا به دو نکته اساسی دقت کنید:

الف-  تلاش کنید وی را کم‌کم گرم کرده و از گرم نمودن سریع او بپرهیزید.

ب- بیشترین کوشش خود را در جهت گرم کردن تنه (سینه و شکم) آسیب دیده صرف کنید.

3) سرمازده را وادار به استراحت کرده، از حرکت او جلوگیری کنید.

4) اگر سرمازده دچار شوک شده، شوک وی را درمان کنید.

5) در صورت هشیار بودن و استفراغ نکردن آسیب‌دیده به وی آشامیدنی‌های گرم مانند چای بنوشانید.

6) مصدوم را با مراقبت کامل به مرکز درمانی مجهز بفرستید.

 

در نوع شدید کارهای درمانی زیر بایستی انجام شود:

1)آسیب‌دیده را با احتیاط و ملایمت از روی زمین بردارید و سپس او را به جای مناسبی منتقل سازید.

هشدار: توجه داشته باشید که حرکت‌های خشن نیز می‌تواند مرگ فوری مصدوم شوند.

2) سرمازده را در سطح شیب داری بگذارید، به‌گونه‌ای که سرش پائین‌تر از پاها و بدنش قرار گیرد. مواظب راه‌های تنفسی مصدوم باشید.

3) سرمازده را در پتو بپیچید.

4) به آسیب‌دیده اکسیژن (تا جایی‌که می‌شود گرم) برسانید.

5) سرمازده را هر چه سریعتر به مرکز درمانی مجهز بفرستید.

 

پیشگیری از حساسیت

پیشگیری اصلی­ترین روی درمان حساسیت پوستی و تنفسی، آسم، تب یونجه و آلرژی می­باشد. رعایت نکردن آن در حد توان، موجب شکست داروهای خوراکی در رفع نشانه‌های بیماری می­گردد. این امر مهم در چهار محور انجام می­گردد:

1. پرهیز از عوامل حساسیت‌زا (آلرژن‌ها) و محرک‌ها (کلید اصلی بهبودی)

2- نداشتن فشار روحی روانی (استرس زمینه‌ ساز رخداد آلرژی)

3-مصرف افشانه‌های (اسپری) پیشگیرانه (که موجب تنظیم دستگاه ایمنی مخاطی است با اثرات ضد التهابی خود موجب تعادل و کارکرد بهتر دستگاه تنفسی می­شود)

4- واکسن درمانی (به عنوان مؤثرترین گونه پیشگیری برای برگردانیدن دستگاه ایمنی تن به حالت پیش از آغاز بیماری می­باشد.)

 

محرک‌ها:

سریعاً موجب علائم می­شوند؛ پرهیز بسیار جدی از تماس با محرکها (که حتی بطور نهان ساعت‌ها در محیط زندگی حضور دارند و همچون بو سریع پخش می­شوند و از ماسک نیزمیگذرند) لازم می­باشد.

بیشتر­ترین محرکها:

دود سیگار، قلیان، مواد مخدر، دود هیزم و آشپزخانه، عطر، رنگ مو و مواد آرایشی دیگر، حشره­کش­ها و سموم، پودر و مواد شوینده، سفید کننده‌ها (جوهرنمک، وایتکس) بوی الکل، بنزین، اسپری (افشانه)، رنگ، مواد شیمیایی و... برخی از خوراکی ها نیز محرک هستند و خوردن آنها بدتر کننده نشانه‌ها هستند؛ مانند: افزودنیها، ادویه­ها، نگهدارنده سبزی و میوه و پاره‌ای از میوه­های فصل.

همه کسان به همه محرکها یکسان پاسخ نمی­دهند: فعالیت شدید ورزشی و هیجان‌های روانی حساسیت­پذیری شما را به خوراک‌ها، محرکها و آلرژن‌ها بیشتر می­کند.

 

آلرژن‌ها:

آلرژی‌زاها اختصاصی­تر عمل می­کنند و شناسایی آنها نیازمند به آزمون (تست) پوستی و همت شما (به عنوان یک کارآگاه در محیط زندگی خود) بستگی  دارد.

چهار دسته اصلی آلرژی‌زاها: داخل منزل، خارج از منزل، غذایی و شغلی هستند.

 پیشگیری آلرژن­های درون خانه:

نبودن قالی در اتاق خواب و نشیمن (سرامیک، پارکت-و یا زیلوی نخی بدون مانع است.)؛  برداشتن بالش پر و پرندگان و دیگر جانوران خانگی در خانه؛ پیکار جدی با سوسک، مورچه و دیگر حشرات؛ نبودن هنگام جارو کردن (حتی جارو برقی)؛ پوشش (کاور) ویژه تشک و بالش؛ شستشو و عوض کردن ملافه­ها (هفتگی)؛ بهره نبردن از گلهای طبیعی در گلخانه؛ نورگیر بودن حمام و دستشویی،؛ داشتن هواکش و هود آشپزخانه.

پیشگیری از آلرژن‌های بیرون خانه:

یک ساعت پیش و پس از غروب آفتاب از خانه بیرون نرفتن (پارک نرفتن)؛ باز نکردن پنجره اتاق­ها و اتومبیل هنگامی که باد می­آید؛ نداشتن برخورد نزدیک با گیاهان؛ مزمزه و غرغره کردن دهان و بینی با آب نمک.

رخت‌های شسته شده را در هوای آزاد خشک نکنید. در صورت برخورد با گرده­ی گیاهان (مانند باغبانی، گردش در هوای آزاد) پیش از خواب موهای خود را بشویید و لباسهای خود را عوض کنید (حساسیت‌زاهای بیرون خانه به درون اتاق خواب راه نیابد).

پیشگیری از آلرژی‌زاهای کار و پیشه:

اگر نشانه‌های بیماری در روزهای کاری بیشتر از روزهای تعطیل است، پزشک خود را آگاه نمایید، پس تغییر محیط کار و یا تغییر شغل بهترین گزینه درمانی است.

پیشگیری از آلرژی‌زاهای خوراکی:

 1- در مدت زمانی که دچار حمله آلرژی هستید از خوردن غذاهای سودایی و طبع گرم خودداری کنید.

2- هنگامی که تندرست هستید، از زیاده‌روی در مصرف خوراکی‌های سودایی پرهیز کنید.

3- چنانچه به خوراک ویژه‌ای حساسیت دارید 3 تا 5 سال از خوردن آنها خودداری کنید. گرچه در خوردن آجیل و خوراکی‌های دریایی (ماهی و میگو) بیش از 15 سال باید پرهیز شود.

4. برچسب هرگونه خوراکی را پیش از خوردن، بخوانید.

 

جدولی برای یافتن آلرژن‌های نهان در خوراکی‌ها و جایگزینی آن با دیگر غذاها

با این خوراکی‌ها می­توانند جایگزین شوند

پنهان شده در این مواد غذایی

Allergens                        

 (آلرژن، حساسیت‌زا،  آلرژی‌زا)

شیر سویا، شیر جوشیده

شیرخام گاو

شیر گاو

شیر سویا،-محصولات سویا (کره)، روغن گیاهی (روغن آفتابگردان)، چربی‌های گیاهی، پنیر بز و گوسفند

فرآورده‌های شیر (خامه، پنیرها، کره، سوسیس، مارگارین، نان فرآوری شده، شکلات و شیرینی، پودینگ، بستنی)

لاکتالبومین (پروتیین شیر)

فرآورده‌های  سویا

پاستا، مایونز، پودینگ، بستنی، سوسیس، کنسرو گوشت

تخم مرغ (سفیده)

فرآورده‌های  بدون مخمر

نان­های مخمری، کیک، کلوچه، نان شیرینی­های کره‌ای (شیر)، پنیر، ماست،  فرآورده‌های گوشتی (فرآوری­ شده)، آبجو (ماءالشعیر)، شراب، آب‌میوه­های تخمیری، نوشیدنی­های ماست، خوراک‌های رژیمی

مخمر

-----

همه ماهی­ها، میگو و تخم مرغ­

ماهی

گونه­های دیگرغلات و حبوبات

نان، پاستا، سوپهای آماده، سس­ها، سبزیجات، خوراک‌های آماده و رستورانی، شیرینی­ها، پودینگ، کنسروها

پروتین حبوبات، غلات

----

آجیل­ها، شیرینی­ها و شکلات

آجیل­ها

------

سس­ها، و غذایگوشت و سبزی، ادویه، کنسروها

سبزیجات

فرآورده‌های بدون سویا

نان­ها، مارگارین، سس­ها، رژیم دیابتی (برنامه قند خونی‌ها)، خوراک‌های آماده و بسته بندی شده

سویا

------

نان، مارگارین، سس­ها، محصولات برای بیماران قند خونی، خوراکی‌های آماده و بسته­بندی شده 

کفک

(حساسیت به همه گوشت­ها کمیاب است) گوشت­های که می­تواند بخورد

همه انواع گوشت (همه جانوران)

گوشت

------

مرکبات

میوه

------

کاری، ادویه مخلوط، خوراک‌های آماده، سیر، وانیل، دارچین

ادویجات

عسل به‌دست آمده از شکر

عسلی که از گل  به‌دست آید، غلات و حبوبات

شکوفه گل

 

                  آشنایی با خانواده­های گوناگون آلرژنهای خوراکی و گیاهی

در صورتی که به یکی از آنها حساسیت داشته باشید نسبت به بقیه آن خانواده نیز حساس هستید 

واکنش متقاطع گرده­های گیاهان:

1ـ خانوده شوید: شوید،جعفری، کرفس، رازیانه

 

     2ـ خانواده مورد: اوکالیپتوس، مورد، شیشه شور

3ـ خانواده کاسنی: بابونه،افسنطین، داودی، کنگر، آفتابگردان، مینا، قاصدک

    4ـ خانواده زیتون: گل یاس، زیتون   

5ـ خانواده حبوبات: نخود، لوبیا، عدس، ماش، بادام زمینی، باقلا، یونجه، اقاقیا

     6ـ خانواده نخلیان: نارگیل، خرما

7ـ خانواده گندمیان: چمن، علف باغ، علف مرتع، ارزن، نی، گندم، جو دوسر

  8ـ خانواده بارهنگ: بارهنگ، اسفرزه

9ـ خانواده گل محمدی: بادام شیرین، آلبالو، شیر خشت، توت فرنگی، هلو، نسترن، رز، تمشک

10ـ خانواده بید: سپیدار، صنوبر،تبریزی،بید مشک، بید

11ـ خانواده سیب زمینی: فلفل دلمه­ای، فلفل قرمز، تاتوره، گوجه فرنگی، توتون، بادمجان، اطلسی زینتی، سیب زمینی

12ـ خانواده پسته: بنه، پسته، سماق

13ـ خانواده خیار: خربزه، هندوانه، طالبی، گرمک، خیار، کدو

14ـ خانواده افرا: افرا، چنار

15ـ خانواده توت: شاه توت، توت سیاه و سفید، شاهدانه، انجیر

16ـ خانواده فندق: توسکا، فندق

_________________________________ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

17ـ خانواده اسفناج: سلمه ترد، چغندرقند، اسفناج، جارو فراشی

 

واکنش متقاطع میان غذاها و گرده­ها:

خوراکی‌های آلرژی‌زایی که با برخی از گروه­های گیاهان نیز حساسیت نشان می­دهند.

کسانی که به این گروه از گیاهان یا پلاستیک حساسیت داشته باشند، با این خوراک‌ها هم واکنش حساسیتی دارند.

پلاستیک

(لاتکس)

علف هرز

گیاهان

چمن

درختان

آلرژی‌زاها(افقی)                     

خوراکی‌ها (عمودی)

----

گروه گیاهان و میوه­های دانه­دار (سیب و گلابی)

میوه­های هسته سنگی (هلو و ...)

√√

----

-----

موز

√√

-----

√√

√√

کیوی

√√

-----

انبه

----

----

√√

----

هندوانه وخربزه

√√

----

----

----

آووکادو

----

----

----

(نخود سبز) نخود فرنگی

----

√√

----

√√

هویج خام

----

----

سیب زمینی

 

----

√√

√√

کرفس

√√

√√

گوجه خام

----

√√

----

فلفل،گشنیز

----

√√

----

----

پاپریکا (نوعی ادویه)

----

√√

----

-----

بابونه (گل گاو چشمه)

----

----

√√

----

آرد غلات، باقلا

-----

-----

بادام زمینی

----

----

فندق، گردو، بادام

موز، خربزه، طالبی، هندوانه، بادمجان، کیوی با حساسیت­زایی بالا هستند.

 √:واکنش متوسط          √√:واکنش شدید          ----: بدون واکنش

 

چاقی (Obesity)

افزایش وزن و چاقی یکی از مشکلات شایع جهان امروز و از علل مهم تهدید کننده تندرستی می‌باشد. چاقی در افزایش فشار خون، چربی (کلسترول تری گلسیرید) و قند خون نقش مهمی داشته و خطر بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، دیابت (بیماری قند)،  کیست تخمدان، گرفتاری‌های استخوانی مفصلی و بسیاری از سرطان‌ها (مانند سرطان پستان، روده بزرگ، پروستات، رحم، کلیه، تخمدان، لوزالمعده، جگر و کیسه صفرا) را افزایش می‌دهد.

هنگامی‌که بین دریافت و انرژی تعادل برقرار نشود، انرژی افزوده به صورت چربی در بدن تجمع  پیدا می‌کند. چاقی نه تنها با اندازه‌گیری وزن بدن، بلکه با اندازه‌گیری چربی بدن تعیین می‌‌شود.

 

نسبت به کاهش اضافه وزن خود اقدام کنید:

هدف از درمان، کاهش وزن و نگهداری آن برای درازمدت است. هدف نخست کاهش وزن به میزان 10 درصد از وزن بدن در طول 6 ماه است .

اندازه کاهش باید 5/. تا 1 کیلو در هفته باشد. پس از 6 ماه، بایستی وزن کاهش یافته برای مدتی نگه داشته شود.

 

روشهای درمان چاقی:

1- رژیم درمانی

2- ورزش درمانی

3- رفتار درمانی (اصلاح شیوه زندگی)

4- دارو درمانی

5- جراحی

 

1- رژیم درمانی

الف- برنامه خوراکی با 1500-1200 کیلو کالری در روز برای بانوان و 1600-1400 کیلو کالری در روز برای آقایان.

ب- محدودیت مصرف انرژی از راه گزینش خوراک‌های سالم‌تر مانند انتخاب غذاهای با چربی کمتر، افزایش خوردن سبزی و میوه‌ها، روش پخت با چربی کمتر .

پ- بایستی از خوردن خوراکی‌های پرانرژی (چرب و شیرین) پرهیز شود و خوراک بیشتر به صورت آب‌پز، بخارپز و کبابی استفاده شود. اندازه ظرف غذا کاهش یافته و به اندازه کافی آب نوشیده شود.

 هشدار در مورد رژیم‌های سخت:

برنامه‌های بسیار سخت با کالری کمتر از 1200کیلو کالری در روز، تندرستی را به دلیل پرخوری پس از رژیم و بازگشت به چاقی به خطر می‌اندازد.

رژیم‌های سخت پیامدهای جانبی ناگواری مانند تهوع، عدم تحمل سرما، ریزش مو، سنگ کیسه صفرا و نامنظمی قاعدگی (خونروی خانم‌ها) را به همراه دارد.

برنامه‌های خوراکی که دربرگیرنده آشامیدن فراوان نوشیدنی‌ها است، سبب می‌شود پروتئین و سدیم بدن بسیار کم شده و فرد دچار کمبود سدیم، حالت تهوع، گیجی، سرگیجه و در موارد شدید کما (اغما) قرار بگیرد.

 

2- افزایش فعالیت بدنی

نخستین روش برای افزایش مصرف انرژی، ورزش است. هر فرد بالغ بایستی به مدت 30 تا 60 دقیقه در روز با شدت متوسط نرمش کند.

 

3- رفتار درمانی

برای پایش و مراقبت از وزن، باید تغییرات دراز مدتی در عادت‌ها و رفتار غذا خوردن و فعالیت بدنی پدید آورد، از جمله:

الف- تغییر هدف های غیرواقعی و نگرش‌های نادرست

ب- جلب حمایت اجتماعی از طرف خانواده، دوستان و همکاران

پ- نهادینه کردن رفتارهای درست و ایجاد تغییرات مناسب در زندگی  روزمره

ت- برخورد با موانع روانی و مشکلات اجتماعی و فیزیکی برای انجام ورزش

ث- تغییر عادت در رفتارهای غذایی (کاهش سرعت خوراک خوردن، جویدن هر لقمه خوراک به مدت طولانی‌تر، گذاشتن قاشق و چنگال روی بشقاب پس از هر بار برداشتن غذا، کشیدن خوراک در بشقاب کوچک‌تر، خودداری از همزمانی غذا خوردن با دیگر فعالیت‌ها مانند تماشای تلوزیون و خواندن کتاب، خودداری از خرید مواد خوراکی نامناسب مثل نوشابه، چیپس، شیرینی و...، بهره‌گیری از میوه ها و سبزی‌های تازه برای میان وعده، ترک میز غذا پس از خوردن خوراک و پرهیز از خوردن بی‌جهت غذا مانند خوردن باقی‌مانده خوراکی بچه‌ها)

 

4- دارو درمانی

برای افراد چاق که بعد از 3 تا 6 ماه سفارش به تغییر شیوه زندگی، دگرگونی در وزن خود نداشته‌اند، بر اساس دستور پزشک انجام می‌گیرد.

درمان دارویی باید همراه با اصلاح شیوه زندگی باشد و بیماران زیر درمان باید به طور منظم برای تعیین تأثیر دارو و تداوم درمان، زیر پایش و مراقبت قرار گیرند.

اگر بیمار بعد از 4 هفته درمان دارویی، 2 کیلوگرم وزن خود را از دست ندهد، احتمال اینکه دارو سودمند باشد، بسیار کمتر است.

 

5- جراحی

یکی از راههای درمان چاقی است که در صورت سودمند نبودن دیگر روش‌ها سفارش می‌شود.

چاقی خطرناک (افزایش وزن 45 تا 100 درصد بیشتر از وزن دلخواه) در مردان 44-25 سال، خطر مرگ را 6 تا 10 برابر افزایش می‌دهد.

انجام جراحی صرفاً بر اساس نظر پزشک و پس از آشنایی کامل بیمار با پیامدهای آن  اجراکردنی خواهد بود.

+ برنامه غذايي مناسب براي افراد چاق Obese, Fatty

 

مخملک Scarlet Fever

مخملک Scarlatina توسط باكتري استرپتوكوك (همان عامل گلودرد چرکی) پدید مي‌آيد. استرپتوكوک‌‌ها گونه‌اي ميكروب بوده كه به صورت زنجيره دنبال هم قرار گرفته‌اند.

نشانه‌ها:

آغاز بيماري با درد و آماس گلو و لوزه‌ها بوده و همراه با سردرد،  تب و لرز، تهوع و استفراغ است. بعد از گذشت حدود 48 ساعت لكه‌هاي سرخ رنگ و پراكنده‌اي در تنه، دست و پا (بجز کف دست و پا) آشكار مي‌شود.
 اين لكه‌ها در صورت هم (البته بجز اطراف دهان) ديده مي‌شود، به گونه‌اي كه دور دهان به صورت يك هاله رنگ پريده بنظر مي‌رسد. در بعضي بيماران لكه‌هاي برجسته بوده و پوست بدن را شبيه كاغذ سمباده مي‌كند. این لکه‌ها در عرض 6 تا 9 روز پیشرفت می‌کنند که با پوسته‌ریزی کف دست و پا همراه می‌باشد.
زبان نيز به رنگ سفيد يا قرمز روشن بوده و نقطه‌هاي قرمز برجسته (پرزهای چشایی متورم) از سطح آن بيرون مي‌زند كه به اين حالت زبان توت‌فرنگي مي‌گويند.

 درمان:

به علت عوارض خطرناكي كه در پي مخملك ممكن است روي دهد، درمان ضد ميكروبي آن به وسيله داروهاي آنتي بيوتيكي (پادزی) مانند پنی سیلین Penicillin بسيار ضروري است. از جمله پیامدهای ناگوار بيماري مي‌توان به گرفتاري كليه‌ها و قلب اشاره كرد.

 

خوراکی‌ها در بیماری قند Diabet

در این نوشتار به انواع خوراکی‌های که یک بیمار  Diabetic دیابتی (مرض قند، دولاب) می‌تواند بخورد، اشاره کوتاهی شده است.

1) گروه نان و غلات

این مواد غذایی بیشتر دارای نشاسته هستند. خوراکی‌های موجود در این گروه دربرگیرنده غله‌هایی مانند جو و برنج می‌باشد . سبزی‌های نشاسته‌ای مانند سیب زمینی، نخود سبز، ذرت و همچنین حبوبات مانند لوبیا چیتی، عدس و لپه به این گروه تعلق دارند. از این گروه  6 تا 11 سهم در طول روز می‌توان خورد.

یک واحد از این گروه شامل:

نان

انواع نان سنتی (سنگک، تافتون...)

یک کف دست (20 گرم)

نان لواش

سه کف دست (30گرم)

ماکارونی

3/1 لیوان

برنج سفید

3/1 لیوان

جوانه گندم

سه قاشق

بیسکویت‌های ساده

سه عدد

 

سبزی‌های نشاسته‌ای

باقلا پخته

3/1 لیوان

ذرت یا نخود سبز

2/1 لیوان

ذرت (بلال)

یک عدد متوسط

سیب زمینی آب پز

یک عدد کوچک (90گرم)

له شده (پوره) سیب زمینی

2/1 لیوان

کدو حلوایی

یک لیوان

 

حبوبات

(برابر با یک واحد نشاسته به اضافه یک واحد گوشت خیلی کم چرب به‌شمار آیند)

انواع لوبیا، نخود، لپه و عدس

2/1 لیوان

 

2) گروه میوه‌ها

این گروه دربرگیرنده میوه های تازه، یخ زده، کنسرو شده، میوه‌های خشک و آبمیوه می‌باشند. میوه‌ها تنها گروهی هستند که کالری آنها تنها از کربوهیدرات‌ها تامین می‌شوند. آنها همچنین دارای اندازه‌های فراوانی ویتامین، مواد معدنی و فیبر هستند. از این گروه روزانه 2 تا 4 سهم می‌توان خورد.  

یک یکان از این گروه شامل:

سیب کوچک با پوست

یک عدد

زردآلو

چهار عدد

موز کوچک 120 گرمی

یک عدد

گلابی بزرگ تازه

2/1 عدد

آناناس تازه

4/3 لیوان

خربزه

یک برش(300 گرم)

کیوی

یک عدد (100 گرم)

انبه کوچک

2/1 عدد

گیلاس شیرین و تازه

دوازده عدد

انجیز تازه

5/1 عدد انجیر بزرگ یا 2 عدد انجیر کوچک

آلبالوتازه

4/3 لیوان

آلو کوچک

دو عدد

شلیل کوچک

یک عدد (150گرم)

پرتقال کوچک

یک عدد(200گرم)

نارنگی کوچک

دو عدد

کشمش

سه قاشق غذا خوری

انار

2/1 عدد

هندوانه

یک برش (400گرم)

توت فرنگی

1و 4/1 لیوان

هلوی تازه متوسط

1 عدد(180گرم)

خرما

دو عدد

 

3) گروه سبزی ها

سبزیجات دارای اندازه کمی کربوهیدارت و کالری هستند و به دلیل اینکه چربی ندارند، گزینه مناسبی برای وعده‌ها و میان وعده‌های خوراکی‌ می باشند سبزیجات یکی از باارزش‌‌ترین منابع سرشار از ویتامین‌ها، مواد معدنی (کانی‌ها و نمک‌ها) و قند به‌شمار می‌آیند . بنابراین سفارش می‌شود روزانه دست‌کم 3 تا 5 واحد از این سبزیجات را مصرف کنید.

یک واحد از این گروه دربرگیرنده:

2/1 لیوان سبزی پخته یا آب سبزی

1 لیوان سبزی خام

 

4) گروه فرآورده‌ای شیر

گروه لبنیات دربرگیرنده شیر، ماست، دوغ، کشک و دیگر فراورده های لبنی می باشد. باید توجه داشت که انواع پنیر در فهرست گوشت‌ها قرار دارند؛ خامه، کره و دیگر محصولات ساخته شده از چربی شیر در سیاهه چربی‌ها طبقه بندی شده‌اند . شیرها بر مبنای اندازه چربی که دارند به دسته‌های: شیر بدون چربی، شیر کم چرب، شیر با چربی متوسط و شیر پرچرب تقسیم شده‌اند، که کالری آنها به ترتیب 90،-200،-150 می‌باشد . از این گروه روزانه 2 تا 3 سهم می توان خورد و نوشید.

یک یکان از این گروه شامل:

شیر بدون چربی

یک لیوان

شیر سویا

یک لیوان

ماست

4/3 لیوان

 

5) گروه گوشت و جانشینان آن

گروه گوشت دربرگیرنده گوشت قرمز (گاو ، گوسفند)، سفید (ماکیان، پرندگان و ماهی)، مغزهای روغنی آجیل (بادام زمینی، فندق، پسته و...)، پنیر، سویا و تخم مرغ می‌باشد.

گوشت‌ها براساس میزان چربی به 4 دسته: بسیار کم چرب، کم چرب، با چربی متوسط و پرچرب بخش‌بندی می‌شوند. که تفاوت آنها در اندازه چربی و کالری شان می‌باشد. کالری آنها به ترتیب 35، 55، 75 و100 می‌باشد. مقدار مجاز مصرف از این گروه 4 تا 6 سهم در روز می‌باشد.

یک واحد از این گروه شامل:

30گرم از گوشت قرمز، ماهی، ماکیان (طیور)

2/1 لیوان حبوبات پخته شده

یک و نیم قاشق غذاخوری کنسرو ماهی

یک قوطی کبریت (30گرم) پنیر

یک عدد تخم مرغ

 

6) گروه چربی‌ها

چربی ها دارای مقادیر فراوانی کالری هستند. بعضی گونه‌های چربی‌ها مانند چربی‌های اشباع شده و کلسترول خطر گرفتاری بیماریهای قلبی عروقی را افزایش می‌دهند. محدود کردن این گروه به کاهش وزن و کنترل قند خون کمک زیادی می کند. تلاش کنید تا آنجا که ممکن است از این گروه غذایی کمتر استفاده نمایید.

یک یکان از این گروه دربرگیرنده:

یک قاشق مرباخوری انواع روغن، کره، سس مایونز و مارگارین (کره گیاهی)

دو عدد مغز گردو

هشت عدد زیتون

 

بخورید و بیاشامید، ولی:

- به منظور کنترل قند خون، روزانه 6 وعده خوراک شامل غذای اصلی (صبحانه، ناهار و شام) و سه میان وعده (ناشتایی یا چاشت، عصرانه، پس از شام) سفارش می شود.

-مصرف میان وعده پیش از خواب در کودکان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا از کاهش قند خون شبانه جلوگیری می‌کند.

- در هر وعده خوراکی‌ و در طول روز از گروه‌های غذایی گوناگون بهرا ببرید.

- مواد خوراکی‌ دارای کربوهیدراتها (مواد نشاسته ای) را در وعده‌های غذایی روزانه و میان وعده‌ها تقسیم کنید.

- همراه هر وعده غذایی از سبزیجات استفاده کنید و نیازی نیست که کالری کربوهیدرات آنها را در محاسبات خوراکی‌ خود وارد کنید.

لبنیات منابع خوبی از کلسیم و پروتئین به‌شمار می‌آیند.

از لبنیات کم چرب (زیر1% ) استفاده کنید

خوردن خوراکی‌های سرخ کردنی را محدود کنید.

 نان سنگک یا بربری از نان لواش و فانتزی بهتر است.

در شبانه‌روز دست‌کم 8 لیوان آب بنوشید.

 

+ بیماری قند خون

+ پیامدهای ناگوار بیماری قند

+درمان بیماری قند

 

بواسیر (Hemorrhoid)

پیش‌درآمد:

بواسیر (همورویید) بیماری است که در آن سیاهرگ‌های ناحیه نشیمن‌گاه متورم و دردناک می‌گردد و ممکن است خونریزی نماید. بواسیر ممکن است در درون  مقعد (بواسیر داخلی که شامل 4 درجه می­باشد) یا بیرون آن (بواسیر خارجی که به ندرت همراه با ترومبوز یا لخته شدن خون درون آن می­گردد) باشد. هر دوگونه این بواسیر فراوان بوده و همراه با افزایش فشار هیدروستاتیک در ورید پورتال (سیاهرگ باب) می­باشند.

چرایی بیماری:

این بیماری علت مشخصی ندارد و ممکن است در هر سنی پیدا شود. یبوست و دفع مدفوع حجم‌دار و سخت ممکن است به شکل‌گیری آن کمک نماید. دیگر عوامل آماده کننده شامل سابقه خانوادگی، برخی بیماری­های تن، بارداری، نشستن دراز مدت، برنامه خوراکی کم فیبر و نوشیدن کم آشامیدنی‌ها می­باشند.

 نشانه‌های بیماری:

هنگامی که بواسیر درونی بزرگ می­گردد، تا زمانی که تورم سیاهرگ‌ها همراه با ترومبوز (لخته خون)، عفونت یا فرسایش بخش بالایی سطح مخاطی نباشد، معمولا همراه درد نمی‌باشد. درد بیشتر در Fissure شکاف‌ها (شقاق یا فیشر) و  Fistule فیسستول‌های (سوراخی میان راست روده و پوست) مقعدی دیده می‌شود.

 بسیاری از بیماران از دیدن خون قرمز روشن بر روی سنگ دستشویی، کاغذ توالت یا بر روی مدفوع، همراه با خارش و احساسی مبهم و ناخوشایند در ناحیه نشیمنگاه شکایت دارند. این حس ناراحتی هنگامی افزایش می­یابد که بزرگ شدن یا افتادگی مقعد روی می­دهد که همراه با ادم (خیز یا تورم) و اسپاسم اسفنگتر دفعی (انقباض ماهیچه حلقوی مقعد) می­باشد. تورم بواسیر بیرونی به دلیل اینکه شبکه سیاهرگی آن زیر پوست قرار گرفته است کاملا دردناک است (به‌ویژه اگر افزایش حجم وریدی ناگهانی باشد). به طور کلی بواسیر با نشانه‌های یبوست، درد و ناراحتی و خارش، زور زدن هنگام دفع، احساس پری و وجود بلغم (چرک مانند) در مدفوع همراه می­باشد.

شناسایی:

تشخیص هموروئید داخلی و خارجی از راه معاینه، آزمایش دیجیتالی و دیدن مستقیم در آنوسکوپ (وسیله دیدن درون نشیمنگاه)، پروکتوسکوپ (وسیله دیدن راست روده) یا کولونوسکوپ (دیدن روده بزرگ) می­باشد. گرچه گرفتاری هموروئید فراوان است، ولی هر خونریزی رکتال (راست روده) یا کم‌خونی کمبود آهن را نباید به بواسیر نسبت داد، مگر اینکه پیشاپیش از تندرست بودن بخش بالایی دستگاه گوارش مطمئن شویم. در دوران سالمندی سرطان‌های دستگاه گوارش را نیز باید در تشخیص افتراقی در نظر داشت.

درمان:

بواسیر در بسیاری از موارد به درمانهای سنتی مانند حمام آب گرم یا داروهای نرم کننده‌ مدفوع پاسخ می­دهد؛ ولی هموروئید داخلی که ایجاد افتادگی مزمن در ناحیه مقعد می­نمایند، به جراحی بهتر جواب می­دهد. در گرفتاری‌های خفیف­تر بزرگی یا افتادگی مقعد می­تواند با استفاده از نوارکشی بند آورنده خون یا تزریق عوامل اسکلروزه کننده یا سوزاننده درون رگی (مانند Sodium tetradechol sulfate) درمان شود.

 به طور کلی درمان­ها شامل 4 می­باشند:

الف- درمان­­های غیر دارویی، ب-  درمان­های دارویی، پ–  جراحی، ت- درمان­های گیاهی.

الف- درمان­های غیردارویی:

1.    جلوگیری از  فشار آمدن بر ناحیه نشیمنگاه (مانند نشستن بر روی یک حلقه باد شونده).

2.    خودداری از زور زدن هنگام دستشویی، اجابت مزاج و کم کردن زمان نشستن در دستشویی.

3.    بیشتر خوردن سبزیجات تازه، میوه‌جات(مانند زردآلو، آلوچه و آناناس)، خوراکی‌های فیبردار و آب.

4.    کاهش خوردن چربی­های اشباع شده (جانوری) و افزایش مصرف چربی‌های غیر اشباع (گیاهی).

5.    خوراک خوردن در فضای آزاد و آرام.

6.    جویدن کامل غذا.

7.    نشستن به مدت 3 دقیقه در لگن آب گرم و سپس 1 دقیقه در آب سرد، این کار تا 3 بار تکرار شود تا یک دوره تکمیل گردد. یک تا دو دست در روز و 3 تا 4 بار در هفته سفارش می­شود.

8.    استراحت

ب- درمان­های دارویی:

1- Saline Laxatives (ملین های نمکین): که دارای یون­های سیترات، منیزیم، فسفات و سولفات می­باشند و به عنوان نرم کننده مدفوع، وارد آورنده فشار بر مدفوع و جلوگیری از دفع مدفوع سخت به کار می­روند؛ مانند شربت شیری رنگ منیزیوم سولفات.

2- بی‌حس کننده­های موضعی: مانند ژل­ها و پماد­های لیدوکائین، بنزوکائین و پراموکسین؛ همچنین نیتروگلیسرین موضعی می­تواند باعث کاهش درد بیمار گردد.

3- ملین­هایی (شل کننده مدفوع)  به شکل توده حجم‌دار (Bulk): مانند گرد پسیلیوم (پودر گیاه اسفرزه) و عصاره مالت (مخمر آبجو).

4- شیاف­ها و پمادهای آنتی هموروئید (ضد بواسیر) که دارای ترکیب‌های:

 الف) بی‌حس کننده­های موضعی که در بالا یادآوری گردید، برای کاهش درد بیمار می­رود.

 ب) ترکیبات تنگ‌کننده رگ‌ها (منقبض کننده عروق) مانند فنیل افرین و اپی نفرین برای کاهش تورم و خارش و احساس ناراحتی در مقعد

 ج) ترکیبات قابض مانند هاماملیس، زینک اکساید (سفیداب روی)، آلومینیوم ساب استات و کالامین که باعث برطرف شدن خارش، سوزش و تحریک می‌گردد.

 د) ترکیب‌های نگاه‌دارنده مانند: کره کاکائو، گلیسیرین، روغن پارافین، لانولین و روغن جگر ماهی که باعث نرم شدن ناحیه تحریک شده گردیده و از سوزش بیشتر جلوگیری می‌نماید.

5) ترکیبات ضد التهاب کورتونی: مانند هیدروکورتیزون.

پ- جراحی:

هموروئید درونی که ایجاد افتادگی مزمن می­نماید، به جراحی بهتر پاسخ می‌دهد؛ ولی در مواردی که هموروئید بیرونی همراه با ترومبوز (لخته شدن خون در رگ‌ها) شدید باشد درمان دربرگیرنده: ایجاد برش، جداکردن لخته خون و سپس فشرده کردن ناحیه مربوطه می­باشد. در زمان التهاب شدید مقعد، زخم معده یا کولیت اولسراتیو (روده زخمی شونده) باید از جراحی خودداری گردد. پروکتوسکوپی یا کولونوسکوپی پیش از عمل انجام می­شود.

ت- درمان­های گیاهی:

1- plantago psyllium (اسفرزه): که به عنوان یک ملین حجم دهنده با میزان 1 تا 2 قاشق مرباخوری در روز (6 گرم در هر قاشق) پس از ظهر یا پیش از صبحانه خورده می­گردد.  مورد   (Myrtus Communis)

2- Horse chestnut ،Aesculus hippocastanum (شاه بلوط هندی): که افشره آن به شکل خوراکی (با دوز mg/day120-40) یا موضعی (ژل 1 تا 2% چند بار در روز) در درمان بواسیر  به کار می­رود. (این گیاه بومی یونان و بلغارستان بوده ولی به دلیل زیبایی آن در ایران پرورش می­یابد.)

3-Hesperidin (یک بیوفلاونوئید است که در تیره مرکبات وجود دارد): به فرم خوراکی به عنوان ضد درد و ضدالتهاب (از طریق مهار پروستا گلاندین­ها) در درمان بواسیر به کار می­رود. (از قرص­های mg 500 آن (Daflon)، 2 قرص سه بار در روز به مدت 3 روز و سپس 1 قرص 3 بار در روز به مدت 4 روز).

4- مورد (Myrtus Communis): مورد از گیاهانی است که دارای اثر ضد باکتری، ضد قارچ، پلشت بر، ضد عفونی کننده، ضدالتهاب، التیام بخش و بهبود دهنده زخم‌ها می‌باشد.  عرق برگ و گل آن قابض و بندآورنده خون بوده و افشره آن نیز ضد احتقان (پرخونی) و قابض (تنگ و خشک کننده) است.  در طب ایرانی از آن در درمان بواسیر و شقاق بهره بسیار گرفته شده است. در بازار دارویی ایران به شکل پماد و قطره یافت می‌شود.

۵- ریوند چینی (روبارب) Rheum Palmatum: داروی آماده شده از گرد (پودر) ریشه این گیاه به صورت خوراکی دارای اثرات درمانی بر روی بواسیر و شقاق می‌باشد. این دارو با دارا بودن ویژگی ضدالتهابی و التیام دهندگی مواد لازم را برای تندرستی دیواره به رگها رسانده، دیواره را استحکام بخشیده، از پارگی رگها و خونریزی جلوگیری می‌کند.

میگرن Migraine

میگرن Migraine (سردرد نیمه سر، صداع شقی)، شایع­ترین سردرد است که در 15% زنان و 6% مردان رخ می­دهد. به طور کلی، میگرن سردردهای پی‌درپی و تکرار شونده‌ای است که بیشتر با دردهای یک سویه، ضربان‌دار، متوسط تا شدید که 4 تا 72 ساعت طول می­کشد مشخص می­گردد. گاهی نیز همه سر را در بر‌می‌گیرد.

از انواع میگرن  می­توان سردرد میگرنی با پیش آگهی، بدون پیش آگهی، بازیلار (کف سر)، همی پلژیک (همراه با فلج گذرا و یک‌طرفه) و... را نام برد.

چرایی میگرن:

هنوز چرایی رخداد این سردرد (سردرد عروقی) نامشخص ‌است. درد میگرن در اثر گشاد شدن گذرای رگهای خونی و تحریک عصب‌های پیرامون مغز که به ساقه مغز سرشناس است پدید می‌آید. شاید یک ماده شیمیایی در مغز به نام سروتونین نقش اصلی را در این بیماری داشته باشد. پس از مدتی که از گشادی رگ‌ها گذشت، تنگ شدن آن‌ها آغاز می‌شود که همان احساس زنش یا طپش در سر هست.

 هم‌چنین برخی پژوهش‌های تازه نشان داده‌است ژنتیک می‌تواند در بروز این بیماری نقش داشته باشد.

نشانه‌های بیماری:

میگرن یک سردرد تپش‌دار است که می‌تواند در یکسو یا هر دو سوی سر ایجاد شود. سردرد میگرن بیشتر با تهوع، استفراغ، کاهش اشتها، فتوفوبیا (نورگریزی) و فنوفوبیا (آواگریزی) همراه است.

 فعالیت فیزیکی و ورزش، نورهای درخشان و یا صداهای بلند می‌توانند سردرد را تشدید کنند. بیشتر بیماران گرفتار میگرن، پس از آغاز سردرد به محلی تاریک، آرام و خنک می‌روند تا سردرد رفع شود. بیشتر حمله‌های میگرن میان ۱۲-۴ ساعت درازا می‌کشد، اگر چه می‌تواند کوتاه‌تر و یا بلندتر نیز باشد.

 یکی از ویژگی‌های میگرن احساس غیرمعمولی می‌باشد که پیش از آغاز حمله به فرد دست می‌دهد و به آن «پیش درآمد» می‌گویند. نشانه‌های پیش درآمد می‌تواند دربرگیرنده خستگی، گرسنگی و یا احساس خشم باشد.

 

یک ویژگی دیگر میگرن، وجود نشانه‌های پیشین یا اورا (Aura) است. این نشانه‌های پیشین کمی پیش از حمله میگرن رخ داده و منجر به اختلال بینایی، تاری دید و یا دیدن نورهای ضرباندار و چشمک زن می‌شود. این نشانه‌ها که نزدیک ۳۰-۱۵ دقیقه به درازا می‌کشند به بیمار هشدار می‌دهند که سردرد میگرن به زودی آغاز خواهد شد. گاهی نشانه‌های مقدماتی حواس شنوایی( مانند شنیدن آوایی در گوش)، بویایی و یا چشایی را نیز درگیر می‌کنند. دست و پا (به ویژه انگشتان) در حین حمله‌های درد، سرد و وارون آن پیشانی خیلی گرم می‌شود.

 همچنین میگرن دارای «پس اثر» نیز بوده که پس از حمله این احساس به بیمار دست داده و دربرگیرنده احساس تهی شدن، سردی روابط و کاهش انرژی در بدن بوده که ممکن است برای یک تا دو روز پس از یک حمله شدید میگرن ادامه یابد.

البته «علایم مقدماتی یا اورا» هم مانند «پیش درآمد» و «پس اثر» در همه بیماران میگرنی رخ نمی‌دهد و در بسیاری از موارد، حمله‌ی میگرنی درای «نشانه‌های پیشین» نیست و از آن جالب‌تر این‌که گاهی در برخی از گرفتاران، نشانه‌های مقدماتی نیز بدون حمله میگرنی پس از آن رخ می‌دهد.

در موارد کمیابی نیز میگرن به گونه نشانه‌های عصب‌شناسانه غیرمعمول همانند گیجی، کاهش بینایی، حالت سوزن سوزن شدن و کرختی و سستی بروز می‌کند.

عوامل آماده کننده:

1- رژیم خوراکی: افزاینده­هایی مانند نیتریت سدیم و منو سدیم گلوتامات، شیرین کننده­های غذایی مانند آسپارتام، تیرامین(پنیرهای مانده، موز، آووکادو، بادام زمینی، ماهی شور و جگر مرغ)، دوپامین، کافئین و فنیل اتیل آمین، سردردهای میگرنی را در 40 تا 45 درصد بیماران تشدید می­کند. خوراکی‌های یخ مانند بستنی نیز باعث پیدایش سردرد می‌شوند. برنامه غذایی کم چربی تعداد حمله‌ها، شدت و مدت میگرن را کاهش داده و در نتیجه دریافت دارو را کمتر می­نماید.

2- داروها: ممکن است میگرن با وازودیلاتورهایی (داروهای گشاد کننده رگ‌ها) که برای درمان هیپرتانسیون (پرفشاری خون) بیماری­های عروق کرونر (رگ‌های قلبی) بکار می­روند مانند رزرپین و نیز نیتراتهایی که برای درمان آنژین صدری (درد قفسه سینه) بکار می­روند، تحریک گردد.

3- لیپوپروتئین­ها: ناهنجاری­های اولیه و یا خانوادگی لیپوپروتئین­ها (افزایش چربی خون) ممکن است به علت گردهم آمدن بیش از حد پلاکتی (گرده‌های خونی) و یا احتمال سستی رگ‌های مغزی با میگرن مرتبط باشد.

4- ضربه به سر: سردردهای میگرنی که با اختلالات پیچیده نورولوژیک (عصبی) همراه است می­تواند با ضربه مستقیم به سر آغاز شود.

5- افسردگی: هر یک از اختلالات افسردگی (دپرسیون ماژور) و میگرن خطر رخداد اولیه یکدیگر را افزایش می­دهند.

6- ژنتیک: سابقه خانوادگی میگرن در 55 تا 90 درصد بیماران میگرنی گزارش شده است.

7- فشارهای روانی: استرس در 50% از موارد نقش دارد؛ حتی احساسات تحریک شده بیماران را دچار میگرن می‌کند. در حالی که کسان دیگر پس از این‌که فشار روانی آن‌ها رفع شد، دچار حمله میگرنی می‌شوند (برای نمونه روز پس از یک آزمون و یا دیدار مهم).

8- عوامل گوناگون: مانند محیط پیرامون و عوامل سایکولوژیک (روانی) و فارماکولوژیک (دارویی) ممکن است حملات میگرن را تحریک نماید. مهم ترین عوامل محرک، دوره خونریزی زنانه (قاعدگی، پریود، رگل، حیض) یا تخمک گذاری در خانم­ها، گرسنگی، خواب (زیاد و یا کم)، تغییرات آب و هوا، نور، سروصدا، بو و الکل هستند.

درمان:

 اساس درمان میگرن استفاده مناسب از یک دارو یا بیشتر از میان داروهای فراوانی است که در درمان میگرن سودمند است. انتخاب برنامه دارویی بهینه برای بیمار، به فاکتورهای چندانی بستگی دارد که مهم­ترین آنها شدت حمله است. به طور کلی به محض آغاز حمله، دوز (اندازه) مناسب هر دارویی که گزیده گردد باید خورده شود. اگر با گذشت 60 دقیقه پس از مصرف، نشانه‌های سردرد برطرف نشد و یا برگشت نیاز به کمک دوباره از دارو شد، برای حمله­های بعدی دوز آغازین افزایش می­یابد. درمان میگرن برای هر بیمار فرق می­کند و یک روش استاندارد برای همه بیماران وجود ندارد. رژیم درمانی ممکن است مرتب اصلاح گردد تا هنگامی‌که به دارویی با کمترین عوارض جانبی و سریعترین و کامل­ترین اثر دست یافت.

میگرن درمان قطعی و همیشگی ندارد. گرچه پس از 50 سالگی از شدت آن بسیار کاسته می‌شود.

استفاده پی‌درپی یا فراوان از درمان­های میگرنی حاد ممکن است منجر به افزایش دفعات سردرد و استفاده دوباره از دارو گردد که به عنوان سردردهای ناشی از مصرف زیاد دارو (یا دردهای راجعه، بازگردنده) شناخته شده است. به نظر می­رسد این سندرم به صورت سردرد خود به خودی شکل می­گیرد که به محض بی‌اثر شدن دارو، سردرد بر می­گردد و منجر به استفاده دارویی بیشتر برای رهایی از آن می­شود. داروهایی که در این سندرم بیشتر دخیل هستند عبارتند از: ضددردهای ساده و ترکیبی، مخدرها، ارگوتامین، تارتارات و تریپتانها. قطع این داروها منجر به کاهش کم‌کم در تواتر سردرد و شدت آن می­شود. بیشتر کارشناسان بر این نگرشند که برای جلوگیری از پیشرفت سردردهای  دارویی، درمان­های میگرن حاد به 2 روز در هفته کاهش یابد.

درمان­های پیشگیری کننده میگرن، روزانه تجویز می­شود تا تعداد دفعات، شدت و دوره حمله را کوتاه کند و پاسخ به درمان­های میگرن علامتی را بهبود ­بخشد.

شایسته است یادآوری شود که خوردن خودسرانه داروهای میگرن ممکن است بسیار زیان‌آور باسد؛ بنابراین داروهایی که در زیر آورده می شود، تنها برای آشنایی خوانندگان بوده و خوردن آن‌ها مانند هر داروی دیگری باید حتما زیر نظر پزشک درمانگر باشد.

داروهای درمان کننده میگرن:

1- داروهای NSAID مسکن و ضد درد: مانند بروفن(800-200 میلی گرم هر 6 ساعت)، آ.ث.آ (2 قرص هر 6 ساعت تا حداکثر 8  قرص)، استامینوفن (ساده، کدیین‌دار، کافئینه)، ناپروکسن و دیکلوفناک.

2- آگونیست­های 5-HT1: ارگوتامین سی (یک تا 2 قرص در شروع حمله، سپس یک قرص هر نیم ساعت تا حداکثر 6 قرص در روز و 10 قرص در هفته)، سوزن دی هیدروارگوتامین به روش تزریقی (زیرپوستی SC ، درون رگی IV ، ماهیچه‌ای IM ) نیز در درمان بکار رفته است.

قرص سوماتریپتان (mg100-50 در آغاز حمله که ممکن است پس از 2 ساعت تکرار گردد تا حداکثر mg200 در روز). آمپول سوماتریپتان(mg 6) به صورت زیرپوستی. این دارو به‌روش افشانه درون بینی نیز بکار می‌رود.

3-آنتاگونیست­های دوپامین: افزون بر اثر ضدتهوع، به عنوان یک داروی همراه نیز در درمان میگرن بکارعلف چای (هوفاریقون یا گل هزار چشم) Hyperikon می­روند. از آنجا که در حمله­های میگرنی جذب دارو به علت کاهش حرکت دستگاه گوارش کم می­شود، مصرف mg10 متوکلوپرامید (خوراکی، تزریقی) همراه با داروهای بالا، جذب روده‌ای آنها را افزایش می­دهد.

 

داروهای پیشگیری کننده میگرن:

1-آنتاگونیستهای بتا آدرنرژیک: مانند پروپرانولول (دوز mg 320-80 در روز) پر مصرف­ترین دارو برای پیشگیری از میگرن و بیشترین گزینه هستند.

2-آنتی دپرسانتها (ضدافسردگی‌ها): مانند آمی تریپتیلین (mg 50-10 در روز) و نورتریپتیلین(mg 75-25 در روز) دفعات، شدت و مدت حمله میگرنی را کم می‌کنند.

3-ضد تشنج­ها: مانند والپروات سدیم (mg 250 دو بار در روز تا حداکثر mg1000 در روز) دفعات حمله را کم می­کند.

طب سنتی ایران:

در پزشکی باستانی ایران از داروهای گیاهی زیر بهره گرفته شده است:

سنبل‌الطیب (علف گربه) Valerian Oficinalis، رازیانه Foenicalum Vulgore، پوست بید Salix Alba Barks، بادرنجوبه (بادرنگبویه) Melissa Officinalis Leaves، علف چای (هوفاریقون یا گل هزار چشم) Hyperikon، بابونه گاوی Tanacium.

سکسکه [Hiccups]

شناسایی:

سکسکه انقباض و گرفتگی غیرارادی ماهیچه دیافراگم (ماهیچه‌ای گنبدی شکل که قفسه سینه را از شکم جدا می‌سازد) است که باعث لرزش ناگهانی بخش بالای شکم و قفسه سینه همراه با ایجاد صدایی ویژه می‌گردد. این پدیده به دنبال بسته شدن ناگهانی حلق اتفاق می­­افتد. در این حالت چون جریان هوا متوقف می‌شود، موجب اختلالات تنفسی می­شود.

البته ممکن است سکسکه ناشی از ناراحتی­هایی مانند ریفلاکس مری- معده (بازگشت محتویات معده به مری)، فتق نافی، زخم یا غده بخش بالایی معده، ذات الریه (عفونت شش‌ها یا پنومونی)، پری‌کاردیت (آماس آبشامه یا پرده دور قلب)، التهاب صفاق، انسداد روده، آسیت، ناکارایی شدید کلیه و اختلال در مراکز کنترل کننده ماهیچ‌های تنفسی نیز می­باشد. داروها نیز می­توانند باعث پیدایش سکسکه شوند که از جمله آنها می­توان به آنتی بیوتیک­ها (پادزی یا چرک خشک کن)، داروهای ضدسایکوز (روان‌پریشی یا همان دیوانگی) مانند پرفنازین، کورتیکواستروئیدها و اتوپوزاید اشاره نمود. افزون بر آن بی­هوشی­ها نیز به علت بلوک عضلانی و با شلی ماهیچه‌ها می­توانند باعث بروز سکسکه شوند.

اگر سکسکه درمان نگردد، ممکن است منجر به ناراحتی شدید، کاهش نیروی فیزیکی، افسردگی و احتمالاً مرگ شود. خوشبختانه بیشتر اوقات سکسکه بی‌خطر بوده و معمولا ناشی از زیاده روی در مصرف خوراکی یا نوشیدنی می‌باشد.

درمان:

الف-  قطع مواد ایجاد کننده سکسکه:

در بیمارانی که از سکسکه مقاوم ناشی از دارو رنج می­برند، در صورت امکان باید خوردن دارو مدتی قطع شود که به‌دنبال آن سکسکه خود به خود برطرف می­شود.

ب­-  درمان غیردارویی:

باید پیش از به‌کاربردن درمانهای دارویی برای درمان سکسکه­های مقاوم، از روش‌های مکانیکی ساده کمک گرفت. این روش‌ها شامل: نگه داشتن نفس، نوشیدن یک نفس یک لیوان آب، تنفس داخل یک پاکت، فشار آوردن بر مردمک چشم، قورت دادن آب دهان، تحریک موکوس (مخاط یا پوشش درونی) بینی و ایجاد عطسه، تند تند نفس کشیدن، بادکردن لپها و بینی، بلعیدن یک تکه نان، بلعیدن شکر گرانوله شده (شکر دانه درشت) و ... می­باشند.ترخون Tarragon    Artemisia dracunculus

پ-  درمان دارویی:

اگر درمان­های غیردارویی کارآمد نبود، از درمانهای دارویی بهره گرفته می­شود: کلروپرومازین، متوکلوپرامید، نیفدیپین، آمی تریپتیلین، باکلوفن، دیازپام، متوکاربامول والپروئیک اسید.

ت- درمانهای گیاهی:

گیاه ترخون (Artemisia dracunculus) به علت قدرت ضد اسپاسمی (ضدگرفتگی ماهیچه‌ای) خود در درمان سکسکه موثر است. می توان در این مورد تکه ای از آن را جویده یا به صورت خام در سالاد خورد.

مصرف روغن فرار ترخون Tarragon به صورت 2 تا 3 قطره بر روی یک دانه قند، نیز می‌تواند موثر باشد. همچنین این گیاه را می­توان به مدت 10 دقیقه دم کرد و بعد از خوراک یا در طول روز نوشید. دیدگاه بر این است که این گیاه به طور قابل ملاحظه‌ای نسبت به داروهای شیمیایی مانند ضد اسپاسم‌ها ، نرولپتیک‌های معمولی (داروهای اعصاب)، آمی تریپتیلین و دیگر فرآورده­های صناعی موثرتر است.



ماست Yoghurt

شناسایی:

ماست شیر منعقد شده (دلمه بسته) می­باشد که از تخمیر شیر بوسیله باکتری­های لاکتوباسیل بولگاریس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس به دست می­آید. از هر نوع شیری برای تهیه ماست می‌توان بهره گرفت. ماست از تخمیر قند شیر به نام لاکتوز به‌دست می‌آید. باکتری ویژه تهیه ماست، لاکتوز را به اسید لاکتیک تبدیل می‌کند و به ماست بافت ژله مانندی می‌دهد. به دلیل وجود اسید لاکتیک، ماست مزه تند و ترشی پیدا می‌کند 

 تاریخچه:

اگرچه در تاریخ فرهنگ ایران باستان به ماست در پانصد سال پیش از میلاد مسیح (یعنی در اوج شکوه ایران هخامنشی) اشاره شده است و در سنت ایران باستان، مردم بر این باور بوده‌اند که با خوردن منظم و روزانه ماست می‌توان دارای عمری دراز همراه با تندرستی شد. اما نخستین ماست‌ها احتمالاً به طور تصادفی تهیه شدند؛ یعنی هنگامی که چوپانان ایران باستان شیر را برای حمل و نقل درون مشک‌هایی که از پوست بز درست شده بود می‌ریختند، باکتری موجود در پوست بز، شیر را تخمیر نموده و ماست به دست می‌آمد.

اما رواج آن در اروپابه یک زیست شناس روسی برمی‌گرددکه باور داشت که لاکتوباسیلوس برای تندرستی سودمند است، او تلاش نمود که خوردن ماست را در سرتاسر اروپا رواج دهد. به دنبال آن در سال ۱۹۱۹م نخستین کارخانه صنعتی تولید ماست در شهر بارسلونای اسپانیا ساخته شد و خوردن ماست روز به روز افزایش یافت.

 

مصرف خوراکی:

از نظر تغذیه‌ای، ماست ماده خوراکی سودمندی می‌باشد که سرشار از پروتئین و برخی انواع ویتامین ب است. املاح موجود در آن بسیار بوده و در عوض، میزان چربی آن با میزان چربی شیری که ماست از آن تهیه شده برابر می‌باشد.

فراورده‌های ماست

 ماست‌ را به صورت شیرین و گاه به صورت ترش، و با طعم‌های مختلف به فروش می‌رساننند

ماست میوه‌ای از افزودن انواع میوه‌جات (خیار، سیب، بادمجان، هلو...) تهیه می‌شود که علاوه بر ایجاد مزه‌های گوناگون ماست، طعم ترش آن را کاهش دهد. ماست خامه‌ای از درهم کردن شیر با خامه تهیه ماست Yoghurtمی‌شود تا میزان چربی شیر را به ۱۰ درصد برساند

 ماست خامه‌ای را به همراه عسل به عنوان گونه‌ای دسر مصرف می‌کنند

 ماست موسیر را از ماست با موسیر له‌شده تهیه می‌کنند. هم‌چنین ماست را با سیر رنده شده  یا پیاز خورد شده درهم می‌آمیزند

گاهی هم حتی با سبزی ریزشده مانند اسفناج ، نعنا، پونه، جاشیر (گاوشیر)، کنگر و...  مخلوط می‌کنند و طعم‌های مختلفی از ماست ایجاد می‌نمایند.گاهی با  برگ خشک گل گلاب (گل محمدی) ماست را می‌آرایند. نمک و فلفل نیز می‌توان بدان ‌پاشند و هم زد

 ماست چکیده از آبگیری ماست معمولی درست می‌شود. این کار را با گذراندن ماست معمولی از صافی‌های پارچه‌ای انجام می‌دهند

 Dough دوغ، نوعی نوشیدنی کاملا ایرانی است که از ماست تهیه می‌شود. به همین دلیل واژه دوغ  به همین صورت وارد زبان‌های دیگر شده است. از سال ۲۰۰۲ میلادی، استفاده از دوغ‌های شیرین در ایالات متحده آمریکا مرسوم شد. مردم آمریکا به این فراوده لبنی، نوشیدنی ماست می‌گویند. دوغ در گذشته یکی از فرآورده‌های جانبی کره به‌شمار  می‌آمد. برای تهیهٔ آن، ابتدا ماست پرچرب را با آب رقیق می‌کردند، سپس با استفاده از مشک، چربی آن جدا شده و باقی‌مانده بعنوان دوغ مصرف می‌شد. امروزه در کارخانه‌جات فرآوری شیر؛ با درهم‌آمیختن ماست و آب و نمک، با فرآیند تخمیر دوغ تولید می‌کنند

دورماس گونه‌ای نوشیدنی است که مخلوط کردن ماست تازه با شیر تازه دوشیده شده، به‌دست می‌آید

 

پژوهش‌ها و کاربردهای پزشکی:

ماست ممکن است در درمان پاره‌ای از عفونتهای ویژه، برخی مشکلات گوارشی مانند اسهال، بعضی آلرژی­ها و آسم سودمند باشد. همچنین احتمالا ماست خاصیت آنتی کارسینوژنیک (ضدسرطانی) دارد.

پژوهش‌های جانوری و انسانی نشان داده است که ماست محرک ایمنی بوده، باعث افزایش تولید پادتن (آنتی‌بادی) شده، همچنین فعالیت گلبول‌های سفید (خوردن میکروب‌ها یا فاگوسیتوز) را می‌افزاید.

بررسی­های نوین نشان داده خوردن دراز مدت ماست باعث کاهش علائم حساسیت شده است.

مصرف یک فنجان ماست روزانه به مدت شش ماه شیوع واژینیت عود کننده Vaginitis (عفونت دستگاه تناسلی زنانه) را کاهش می­دهد.

اجزا باکتریایی ماست می­تواند علیه برخی عفونت­­های دستگاه گوارش محافظت ایجاد کند. همچنین در بهبودی بعضی اسهال­ها ممکن است سودمند باشد.

در یک بررسی ماست کاهش اندک اما معنی داری از نظر آماری در سطح چربی خون نشان داده است.

 

داروشناسی Pharmacology:

فعالیت ایمنی ماست شاید نتیجه حضور باکتری لاکتیتک اسید و ترکیبات غیر باکتریال ماست باشد.

شیر غیر پاستوریزه نسبت به نوع پاستوریز ه موثرتر است. (در بعضی موارد در فرآیند پاستوریزاسیون باکتری اسید لاکتیک ماست کشته می­شود). اگر پس از انجام عمل تخمیر روی شیر، ماست به دست آمده را حرارت ندهیم تا باکتری‌های موجود در آن کشته شوند، به عنوان ماستی (ماست پروبیوتیک) که باکتری زنده و فعال داخلش وجود دارد به فروش رسیده و این ماست، دارای ارزش غذایی بسیار بالایی است.

 

عوارض:

گزارشاتی از اسهال و نفخ در بعضی موارد بیماران Lactase Deficiency لاکتاز دفی‌شنسی(کاهش آنزیم لاکتاز در بدن) دیده شده است. این افراد که به لاکتوز حساسیت دارند با خوردن ماست پروبیوتیک مشکلاتی که با خوردن فرآورده‌های شیر در آنها نمود پیدا می‌کرد، دیگر دیده نمی‌شود.

 

عسل (Honey)

عسل (پانیذ، انگبین) یک ترکیب پیشرفته غذایی است که از شهد گلها و توسط زنبور عسل ساخته می­شود.

ترکیبات شیرین کننده آن شامل 40-27 % گلوکز، 47 -37%  فروکتوز، 3- 2/0% ساکارز، 11-7/0%  مالتوز و 6/0%  ملزیتوز می­باشد. عسل مهم‌ترین منبع مواد قندی شناخته شده‌است و پانزده نوع قند دارد. در مجموع یک کیلوگرم عسل ۳۲۵۰ کالری گرما و انر‍‍‍‍‍ژی، و 20- 12%  آب دارد.

عسل به لحاظ داشتن برخی مواد تخمیری در تبادلات غذایی و کمک به گوارش و هضم خوراک بالاترین رتبه را در میان خوراکی‌ها دارد، از این دسته مواد می‌توان به آنزیم‌های آمیلاز، اینورتاز، کاتالاز و پراکسیداز اشاره کرد.

همچنین عسل دارای ویتامین‌های بسیاری مانند ویتامین‌های B۲،B ۵ ،B۴، نیاسین، پریدوکسین و ویتامین‌های C ،K ،E ، A (ب2، ب5، ب4، ث، کا، ای، آ) است. گرچه  میزان این ویتامین‌ها در عسل فراوان نیست؛ با این حال بس و سودمند است. عسل دارای انواع پروتئین، اسیدهای آمینه، اسیدهای آلی مثل اسید فرمیک و مشتقات کلروفیل و رایحه‌های معطر است. املاح معدنی (کانیها) در عسل فراوانند؛ از جمله کلسیم، پتاسیم، سدیم، منگنز، آهن، کلر، فسفر، گوگرد و ید.

رنگ عسل:

به‌دلیل شهد گل‌های گوناگونی که زنبور عسل گردآوری می‌کند، رنگ انگبین (پانیذ) به‌دست آمده متفاوت است:

عسل اقاقیا: سفید روشن مانند آب

عسل افرا: لیمویی رنگHoney عسل، پانیذ، انگبین

عسل اسپرس: زرد طلایی

عسل میوه‌های گوناگون باهم: زرد متمایل به قهوه‌ای

عسل شبدر: سرخ یا زرد تمایل به قرمز

عسل زیرفون: زرد متمایل به سبز

عسل گل قاصدک: زرد تیره

عسل نارون: قهوه‌ای

عسل صنوبر: سبز تیره تا سیاه

عسل زبان گنجشک: سبز بسیارتیره

عسل بهارنارنج: زرد طلایی

عسل آویشن: قرمز عقیقی

عسل جنگل‌های مازندران: زرد مایل به سبز

عسل جنگل‌های کاج اروپا: قهوه‌ای

 

کاربرد پزشکی:

1- درمان سوختگی­های سطحی، کنترل عفونت و تولید گرانولاسیون تمیز (تجمع سلولی، گردهم آمدن یاخته‌های تازه) در زخم­های بستر.

2- درمان زخم­های ایجاد شده به وسیله گانگرن فورنیر ((Fournier؛ این گانگرن ضایعه‌ای نکروزی (ازمیان رفتن و مردن بافت زنده بدن)  همراه با درد و تورم است که بیشتر در نواحی پره آنال (پیرامون نشیمن‌گاه، مقعد)، پری رکتال (دورادور راست روده) و ژنیتال (شرمگاهی، تناسلی) هم در زنان و هم در مردان دیده می­شود.

3- درمان بیماری­های دندانی (اثر ضد میکروبی بر روی استرپتوکوک موتانس)

4-  پس از پرتودرمانی (رادیوتراپی) سر و گردن.

5- درمان زخم­های پا، جذام و اختلالات پوستی.

6- همچنین در پژوهش‌های جانوری دارای اثرات محافظتی بر روی زخم معده ایجاد شونده به‌وسیله اتانول و مشروب‌های الکلی می­باشد.

7-  در پژوهش‌های برون یاخته‌ای دارای اثرات کشنده بر روی عامل سالک (لیشمانیا) و محرک پاسخ دستگاه ایمنی است.

8-  موم عسل نیز سودمندی فراوانی دارد و ماسک آن برای صورت مفیداست؛ چین و چروک و فرورفتگی‌های پوست را ‌پوشانده و پوست را لطیف می‌کند. به‌عنوان آدامس نیز می توان از آن بهره برد. 

9- در طب تکمیلی و جایگزین: به طور موضعی در درمان اگزما (حساسیت پوستی)، به شکل خوراکی در کاهش خطر زخم معده؛ چکاندن آن به صورت قطره در چشم در افزایش قدرت تیزبینی و در افراد سالخورده دچار آب مروارید سودمند می­باشد.

10- در پزشکی ایرانی: ابوعلی سینا ۱۰۰۰ سال پیش در کتاب قانون خود نسخه‌های فراوانی بر پایه عسل و موم آن تجویز کرده‌است که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

عسل بادشکن است و برای معالجه قولنج روده تجویز می شود و در مسمومیت‌های خوراکی، دستگاه گوارش را پاک می‌سازد. سنگ‌های کلیه و مثانه را از بین می‌برد. برای این درمان عسل را با کندر باید خورد.به عنوان یک روش پیشگیری از بارداری هم از عسل با روش ویژه‌ای کمک گرفته شده است.

عسل خواب آور است و به مبتلایان به بیماری کم خوابی توصیه می‌شود که پیش از خواب چند قاشق مرباخوری عسل میل کنند.

برای رفع کم اشتهایی مفید است و کلاً جریان خون را در بدن بهبود می‌بخشد. از این رو به رشد ماهیچه‌ها کمک می‌کند، پس برای بچه‌های کم اشتها و ورزشکاران بسیار سودمند است.

عسل گرفتگی مویرگ‌ها را باز می‌کند و برای عروق سودمند است. پس سالمندان اگر هر روز شربت عسل و لیموی تازه بنوشند، عمر درازتری خواهند داشت.

 

دوز تجویزی:

 محل سوختگی: باید در روزهای پی‌درپی پس از شستشوی با محلول نمکی (نرمال سالین) با عسل پوشیده شود. پژوهش‌ها نشان داده که زخمهای سوختگی سطحی که با عسل پانسمان شده‌اند، زودتر از زخمهای درمان شده با پماد سیلورسولفودیازین بهبود یافته‌اند.

گانگرن فورنیر: عسل باید 3 بار در روز روی نواحی مبتلا مالیده شود. (به مدت 2 هفته)

بهبود زخم­ها: هر 12 ساعت باید روی زخم، عسل مالیده شده و سپس با گاز خشک پوشانده شود.

زخمهای عفونی در کودکان: 10-5 میلی لیتر عسل، 2 بار در روز مالیده شود.

 

داروشناسی:

اثرات آنتی باکتریال: به نظر می­رسد مهار رشد باکتری به وسیله این ترکیب به دلیل اسمولالیته بالا، کاهش نفوذپذیری آب به باکتری، آزاد کردن هیدروژن پر اکسید و فاکتورهای ضدباکتری آن به نام Inhibines باشد. همچنین PH اسیدی آن (6/3) باعث تشدید اثرات ضدباکتری می­گردد.

گرچه این اثرات ممکن است مربوط به ترکیب‌های باقی مانده در آن مانند آفت‌کش­ها یا تتراسایکلین که برای درمان بیماری­های زنبور عسل به کار می­رود، نیز باشد. میزان فعالیت ضد باکتری عسل به نمونه گیاهی ناحیه گردآوری نیز بستگی دارد. طیف اثرات ضد باکتری آن گسترده می­باشد.

طول اثر: اثرات ضد باکتری عسل به فرم موضعی تا 8 ساعت باقی می­ماند. در یک بررسی نشان داده شده تاثیر عسل در پیشگیری از عفونت، مانند بتادین می­باشد.  

اثر ترمیمی بر روی زخمها: این ترکیب به دلیل ویسکوزیته بالا ماند یک سد فیزیکی روی زخم را می­پوشاند و یک محیط نمدار برای تسهیل بهبود زخم فراهم می­نماید.

به دید می­رسد که عسل نوسازی پوست را تسریع نموده و فرایندهای التهابی را نیز کاهش می­دهد. اثرات ضد باکتری عسل نیز به اثر بهبود دهندگی زخم آن کمک می­کند.

خوردن در بارداری و شیردهی:

در مورد بی‌زیان بودن این دارو در بارداری و شیردهی مدارکی در دسترس نمی­باشد.

موارد منع مصرف و پرهیز:

1.      افزایش حساسیت به عسل

2.      کودکان یکسال و کوچکتر

واکنش‌های دارویی:

 تداخلات دارویی مهمی برای این دارو گزارش نشده است.

عوارض جانبی و ناخواسته:

خوردن آن در کودکان زیر یکسال باعث افزایش خطر بروز بوتولیسم ( همان زهر یا Toxin که با خوردن کنسروهای نجوشانده باعث بیماری و مرگ در انسان می‌گردد.) می‌شود. زیرا هاگ (اسپور) غیرفعال آن داخل عسل موجود است و به دلیل کامل نبودن فلور میکروبی روده و بالا بودن PH روده کودکان، احتمال تبدیل شدن هاگ به باکتری زنده و تولید زهر در این گروه بالا می­باشد.

تهوع و استفراغ به دنبال مصرف برخی گونه ها دیده شده است.

 اثرات ملین واسهال‌آور آن ممکن است در اثر سوء جذب هیدراتهای عسل ایجاد گردد.

 عسل ممکن است حاوی گرایانوتوکسین (بیشتر در ترکیه) باشد و باعث گیچی، ضعف، عرق‌ریزش زیاد، تهوع، استفراغ، آریتمی (ناهماهنگی ضربان قلب) و غش کردن گردد. واکنشهای حساسیتی، شوک آنافبلاکتیک و همچنین سوزش (پس از مصرف موضعی) گزارش شده است.

شرایط نگهداری:

برای کارایی بیشتر، بهتر است عسل از گرما، نم، رطوبت و نور مستقیم دور نگهداری شود.

 

چای سیاه (Black  Tea)

ویژگی‌های بیرونی:

گیاه چای سیاه با نام علمی:  Thea Sinensis یا Camelia  از خانواده‌ی چای Theaceae می باشد. این گیاه به ‌صورت بوته، درختچه یا درخت در نقاطی از جهان از جمله هندوستان، چین، سریلانکا، ژاپن، ایران پرورش می ‌یابد.

چون در سه فصل از سال (بهار، تابستان و پاییز) برگ‌های آن برداشت می‌شود، بنابراین در بیشتر جای‌ها، چای به صورت بوته وجود دارد؛ ولی در صورتی که هیچ‌گونه برداشتی از آن صورت نگیرد، کم‌کم بالا رفته و به ‌صورت درختچه یا درخت در می‌آید.

بخش اصلی مورد استفاده‌ بوته‌ چای، برگ آن است که به ‌روش‌های گوناگون تبدیل به انواع چای می‌شود.

چای دارای بهترین کیفیت از جوانه‌های تازه شامل دو یا سه برگ اول همراه با شکوفه‌های در حال رشد بدست می‌آید. چای با کیفیت پائین که در تهیه چای فوری و Brick  Tea به کار می‌رود از برگ‌های پائین ساقه گرفته می‌شود.

 

انواع چای:

لازم به ‌یادآوری است که گیاه چای سبز و سیاه یکی است، ولی در نوع عمل آوردن آن‌ها تفاوت وجود دارد. بیشتر خواص دارویی بین چای سبز و معمولی (سیاه) مشترک بوده و بسته به درصد مواد موجود در آن‌ها ممکن است در قدرت اثر آن‌ها تفاوت وجود داشته باشد.

چای پس از آب، پرمصرف‌ترین نوشیدنی در جهان است و هرساله سه میلیارد کیلوگرم چای در جهان تولید می شود. چای سبز را می‌توان مانند چای سیاه، دم کرده و آشامید.

 

چای سبز: در صورتی که برگ تازه‌ی چای را به سرعت خشک کنند، چای سبز به ‌دست می ‌آید. در این شرایط اجازه‌ی تخمیر به چای داده نمی ‌شود.

 

چای سیاه (معمولی، تیره یا قرمز): در صورتـــی کـــه بـــرگ تــازه‌ چـــــــای، دچار عمـلیــات اکسیداسیون آنزیمی تـخمـیــر (Fermentation) قرار گیرد، تغییراتی در رنگ، بو، مزه و مواد و اثرات آن نسبت به چای سبز ایجاد می ‌شود. پس از مراحل تخمیر، آن را خشک کرده و بسته ‌بندی می‌ کنند.

موادی بنام کاتشین (Catechin) و پلی‌فنولهای موجود در برگ‌های چای تبدیل به ترکیبات قهوه‌ای یا قرمزی بنام تئوفلاوین و تئوروبیجین می‌شوند که موجب می‌شوند چای دم کرده به رنگ سیاه یا قرمز مایل به قهوه‌ای درآید.

 

چای اولونگ (Olong Tea): در صورتی که برگ تازه ی چای به ‌صورت ناقص نیمه تخمیر شود، چای اولونگ با رنگ قرمز یا زرد به ‌دست می‌ آید. این‌ گونه چای در ایران و بسیاری از نقاط دنیا تولید نمی ‌شود، ولی در کشور چین تولید می ‌شود.

 

چای سفید: برگ‌های تازه (جوانه‌ها) چای هستندکه زیر عمل اکسیداسیون قرار نگرفته‌اند؛ شکوفه‌های چای را برای جلوگیری از تشکیل سبزینه (کلروفیل) از نور خورشید می‌توان دور نگه داشت. چای سفید نسبت به دیگر انواع چای در اندازه‌های کمتری تولید می‌شود و می‌تواند از همان نوع چای که با روش‌های دیگر تولید شده از لحاظ قیمت نسبتاً گران‌تر تمام شود. این نوع چای در کشورهای دیگر به غیر از چین، کمتر شناخته شده‌است، اگرچه این شناخت با عرضه چای سفید به شکل کیسه‌ای، و نیز چای سفید سرد و فوری، بیشتر شده‌است.

 

ویژگی‌های درمانی:

با وجود این که امروزه چای معمولی به‌ عنوان یک نوشیدنی گرم با مصرف بسیار گسترده رو به ‌روست، ولی باید در دید داشت که چای افزون بر خوراکی بودن به‌ عنوان یک گیاه دارویی با اهمیت، دارای ویژگی‌های فراوانی است. با توجه به ‌باستانی بودن شناخت چای به‌دست بشر و مصرف بسیار آن، هزاران پژوهش گسترده بر روی آن صورت گرفته که نشان دهنده‌ی اهمیت این گیاه با ارزش است.

 

تا کنون 51 اثر گوناگون از چای گزارش شده که مهم ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

 ضد‌ درد، ضد آمیب (انگل تک یاخته‌ای در روده)، ضد آلزایمر (ضد فراموشی)، ضد آرتریت (درد و ورم بند و مفصل‌ها)، ضد  سختی سرخرگ‌ها(تصلب شرابین)، ضد باکتری، ضد سرطان، ضد افسردگی، ضد قند خون ، ضد التهاب و آماس، ضد جهش ژنی (موتاسیون)، ضد نیتروزآمین (مواد افزودنی زیان‌آور به خوراکی‌ها برای نگهداری درازمدت آن‌ها)، ضد اکسیدان، ضد اسپاسم و گرفتگی ماهیچه‌ها، ضد ویروس، قابض (اثر ضد اسهال)، تقویت‌کننده قلب، محرک سیستم عصبی مرکزی، ادرارآور، محافظ جگر (کبد)، کاهنده‌ی پرفشاری خون (ضد فشارخون)، محرک دستگاه ایمنی بدن،  محرک راه‌های تنفسی، کاهش دهنده‌‌ چربی خون و تری گلیسریدها، بهبود روندهای تفکر، افزایش دقت و توجه، شادی‌آور و افزایش بیداری.

 

از ویژگی های چای اولونگ، کاهش چربی کلسترول خون  است که می‌‌تواند در هر وعده‌ خوراک چرب، مقدار کلسترول خون را در حد متعادل نگه دارد. آشامیدن این نوع چای باعث کاهش فشارخون شده و می ‌تواند در جلوگیری از برخی گرفتاری‌های قلبی- عروقی سودمند باشد.

 

چای سیاه (Black  Tea)سفارشهای ایمنی:

پیش و پس از دریافت فرآورده‌های آهن و در شیرخواران نباید از چای استفاده نمود. شواهد موجود نشانگر آنست که اندازه‌های بیش از ۲۵۰ میلی لیتر در روز با سوخت و ساز آهن تداخل نموده و موجب کم خونی می‌شود. شواهدی مبنی بر منع مصرف در حاملگی وجود ندارد ولی باید با پزشک مشورت نمود. مصرف چای سبز در دوران شیردهی توصیه نمی‌شود.

مصرف بیش از حد کافئین که در چای و برخی از عصاره‌های آن وجود دارد در بعضی‌ها باعث پیدایش نشانه‌هایی مانند عصبانیت، بیخوابی و بیقراری می‌شود.

چای دارای مقادیر کم سدیم و مقدار زیادی پتاسیم است و از آنجا که بیماران دچار نارسایی کلیوی بایستی مصرف پتاسیم خود را کم نمایند، بایستی به این مسئله توجه کنند.

افزون بر این انواع چای، ممکن است موجب پیدایش آسم در افراد حساس شوند. همچنین ممکن است چای سیاه باعث شل شدن دریچه ورودی معده (کاردیا) شود، که این باعث احساس سوزش سر دل و ترش کردن می‌شود. بنابراین به افراد با گرفتاری معده، سفارش می‌شود که همراه با خوراک چای ننوشند، و میان خوراک و آشامیدن آن حدود ۲ ساعت فاصله بیندازند. 

 

واکنشهای دارویی:

افزایش اثر متی‌سیلین و پنی سیلین (از گروه داروهای آنتی بیوتیکی یا پادزی).

تشدید اثر آسپیرین و دیگر داروهای ضد انعقاد مانند وارفارین.

 

+ گیاهان دارویی

چای سبز (Green Tea)

ویژگی‌های بیرونی:

گیاه چای سبز با نام علمی: Camellia sinensis دارای برگ­های همیشه سبز و نوک تیز، دارای حالت چرمی، به رنگ سبز تیره و معطر می­باشد. گل­های آن سفید تا کم رنگ و دارای 6 تا 9 عدد گلبرگ می­باشد. این گیاه بومی آسیای شرقی می­باشد ولی به طور گسترده در همه جای جهان و شمال ایران کشت می‌شود.

ویژگی‌های درونی:

شیمی این گیاه پیچیده می­باشد زیرا ترکیبات متعددی وجود دارند که در فرآیند خشک کردن و عمل آمدن این گیاه تولید می­شوند. ترکیب چای سبز بسیار شبیه به برگ­های تازه می­باشد، به جز یکسری از تغییرات آنزیمی که با سرعتی بسیار بالا بعد از چیدن برگ­ها اتفاق می­افتد. برخی ترکیب‌ها در برگ­های تازه و چای سبز موجود می­باشد ولی در فرآیند تولید چای سیاه از بین می­رود.

ترکیبات چای سبز عبارتند از تانن­ها، تئین، کافئین، تئوفیلین، تئوبرومین ودیگر متیل گزانتین­ها، پروتئین، فیبر، شکر، ویتامین­های گروه B، اسید آسکوربیک (ویتامین C  )، مالیک، اگزالیک اسید، پلی فنو­لها (مانند فلاونوئیدها، کلروژنیک اسید، تئوگالین، تی فلاوین و کاتشین­ها) و چربی­ها می­باشند.

 

ویژگی‌های درمانی:

پژ.هش‌ها نشان می­دهدکه این گیاه دارای طیف گسترده‌ای از اثرات دارویی می‌باشد.

1- اثر بر چربی:

به نظر می­رسد که این گیاه دارای اثرات ضد چربی و پایین‌آورنده کلسترول خون در پژوهش‌های برون سلولی و جانوری می­باشد؛ گرچه این اثر هنوز در مطالعات انسانی به اثبات نرسیده است.

2- اثر مهاری در پوسیدگی دندان:

پژوهش‌ها نشان می­دهد که محلول 1/0% چای سبز در عرض 5 دقیقه فعالیت باکتری استرپتوکوکوس موتانس را به طور کامل مهار می­کند. همچنین عصاره این گیاه دارای فلوراید می­باشد که به جلوگیری از پوسیدگی دندان کمک می‌کند. همچنین این گیاه اثر مهارکنندگی بر آنزیم آمیلاز بزاقی دارد که این آنزیم، نشاسته موجود در غذا را به کربوهیدارت­های تخمیر پذیر تبدیل می­کند.

3- اثرهای ضد میکروبی:

اثرات ضد باکتری چای سبز به اثبات رسیده است. این گیاه دارای اثرات مهارکنندگی بر روی رشد باکتری­های اسهال‌زا، کلستریدیوم؛ میکروب‌های پوستی و روده‌ای می­باشد.

محلول رقیق شده 1:100 این گیاه نیز دارای اثرات مهارکنندگی خوبی بر روی رشد گیاهان آلوده و گردهم‌آیی حشرات می­باشد. چای سبز باعث تحریک دستگاه ایمنی بدن هم می‌شود.

4- اثرات آنتی موتاژن:

چای سبز دارای اثرات ضدجهشی (آنتی موتاژنیسیته) می­باشد. مواد جهش‌زا ( Mutagen موتاژن) موادی هستند که با ایجاد دگرگونی بر روی یک ژن، باعث تغیرات ناگهانی و گسیخته بر روی موجودات زنده و انسان می‌شوند.

5- اثرات آنتی اکسیدانت:

آنتی اکسیدان‌ها (antioxidant) موادی هستند که از تشکیل رادیکال‌های آزاد و زیان‌آور در سلول‌ها جلوگیری می‌کنند. آنتی اکسیدان‌ها نقش مهمی در پیشگیری از سرطان دارند. این مواد از تخریب اندام‌ها و پوست جلوگیری کرده و باعث جوانی پوست می‌گردند.

6- اثرات ضد سرطان:

ترکیبات این گیاه دارای اثر ضد سرطان و ضد تومور (مری، رحم، روده بزرگ، سینه، ریه، پوست و ملانوما یا خال) می­باشند.

7- دیگر اثرها:

پژوهش‌ها نشان می­دهد که افزایش طول عمر با مصرف چای سبز در ارتباط است که علت احتمالی آن ایجاد محافظت در برابر بیماری­های کشنده و قلبی می­باشد.

این گیاه دارای اثرهای ضد افسردگی، ضد پارکینسون (بیماری که در آن تعادل تن به هم می خورد)، اثر ضد خارش و التهاب ناشی از گزش حشرات، محرک لیپولیز (چربی‌سوز)، گلیکولیز (قندسوز)، لاغر کننده و کاهش دور کمر، محرک ترشح اسید معده و هضم خوراک، برطرف کننده نفخ و باد شکم ، اثرات ضد اسهال و محرک رشد باکتری‌های سودمند مانند لاکتوباسیل‌ها Lactobacillis نیز می­باشد.

 چای سبز (Green Tea)

مصرف در بارداری:

آشامیدن آن در دوران بارداری توصیه نمی­شود.

مصرف در شیردهی:

نوشیدن چای در مادرانی که در دوران شیردهی قرار دارند باعث ایجاد اختلالات خواب در کودکان ایشان می­گردد.

سفارش‌ها و موارد احتیاط:

به دلیل احتمال پیدایش اثرات تراتوژن Teratogen  (موادی که باعث ناقص‌الخلقه شدن و دگرگونی در جنین می‌شود) ، FDA (انجمن دارو و خوراک آمریکا) سفارش می­کند زنانی که در دوران بارداری هستند از خوردن بیش از ۳۰۰ میلی گرم در روز این گیاه خودداری نمایند.

همچنین پژوهش‌ها نشان می­دهد که آشامیدن بالای چای سبز احتمالا با سرطان مری و آسم در ارتباط است. نوشیدن چای همراه با شیر به دلیل چسبیدن با تانن­ها از این زیان‌ها می­کاهد.

 علاوه بر آن خوردن روزانه ۲۵۰ میلی لیتر چای در کودکان باعث آسیب به متابولیسم (سوخت و ساز) آهن و احتمال پیدایش کم‌خونی کمبود آهن (آنمی میکروسیتیک یا Iron Deficiency Anemia ) می­گردد.

واکنش‌ها و تداخلات دارویی:

مصرف همزمان  وارفارین باعث کاهش اثرات ضد انعقاد وارفاین (به دلیل محتوای ویتامین K این گیاه) می­گردد.

همچنین مصرف چای سبز باعث به تاخیر افتادن جذب داروهای قلیایی (به دلیل اتصال شیمیایی با تانن­ها) می­گردد.

هم‌چنین خوردن همزمان جذب قرص آهن را کاهش می‌دهد.

 

 + گیاهان دارویی